پایگاه مقاومت بسیج حضرت امام خمینی(ره)روستای شیرآباد -طبس گلشن
سه شنبه 23 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 3:12 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه
سه شنبه 23 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 3:9 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه
سه شنبه 23 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 2:45 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه


سه شنبه 23 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 2:31 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه
سه شنبه 23 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 2:29 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه



سه شنبه 23 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 2:24 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه
دو شنبه 22 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 4:29 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

پهپادت

خبرگزاری تسنیم: نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از مهندسی معکوس و ساخت نمونه ایرانی پهپاد آرکیو۱۷۰ آمریکا، این پهپاد را از پهپاد شناسایی و جاسوسی، به پهپاد رزمی ارتقا داد.

به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری تسنیم، در جریان بازدید روز گذشته رهبر معظم انقلاب از نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از مدل مهندسی معکوس شده پهپاد آرکیو170 آمریکا رونمایی و چگونگی رمزگشایی از پهپاد اصلی آرکیو170، توسط کارشناس نیروی هوافضای سپاه تشریح شد.

توضیحات کامل کارشناس نیروی هوافضای سپاه را در ذیل بخوانید:

بعد از این نمایشگاه، تست پروازی پهپاد RQ170 انجام می‌شود. پرنده‌ای است که قادر به شناسایی و کار رزمی عمیق است. آنها در این پهپاد اختفای صوتی، اختفای بصری و اختفای رسانه‌ای را در حد بالایی رعایت کردند. در مرحله اول بعد از اینکه این پرنده تسخیر شد، ما اطلاعات زیادی از پرنده، اطلاعات داخل آن و رایانه‌هایی که داخلش دارد و اجزای آن، نداشتیم.

ولی یک‌سری حافظه‌ها و هاردهایی را که در دست بود و می‌شد شناسایی کرد دسترسی پیدا کردیم و سعی کردیم در مرحله اول این داده‌ها را بازیابی کنیم. شاید مشابه کاری که بعد از تسخیر لانه جاسوسی انجام شد و عزیزان سعی کردند آن اطلاعات را جوری بازیابی کنند ولی چند تفاوت اصلی اینجا ما داشتیم، ما حتی نمی‌دانستیم دنبال چه‌چیزی داریم می‌گردیم ولی آنجا فقط بحث به‌هم ریختگی اطلاعات بود. اما اینجا بازگشایی رمز بود و واقعاً فضل خدا شامل حال ما شد که توانستیم این مرحله را رد کنیم. دیتایی که استخراج کردیم شامل تصاویر و ویدیو بود که نمونه آن را مشاهده فرمودید و تصاویر فراطیفی هم وجود دارد.

رهبر انقلاب در اینجا از کارشناس سازمان می‌پرسند: آیا همه اطلاعات را درآوردید؟ که وی در پاسخ خطاب به رهبر انقلاب می‌گوید: این دو هارد اطلاعاتش کامل بیرون آمد و همه آن را می‌توانیم بفهمیم که چه‌چیزی دارد.

سردار حاجی‌زاده نیز در بخشی از این گزارش می‌گوید: بخشی‌هایی از این هارد مربوط به اطلاعات ذخیره شده بود و بخش‌هایی هم مربوط به مدیریت پروازی، مدیریت پروازی یعنی نحوه هدایت پرنده که پیچیدگی‌های خاصی دارد.

کارشناس نیروی هوافضای سپاه در ادامه توضیح می‌دهد که یک مجموعه سه‌کامپیوتره که هاردهای پردازش سه‌تایی با همدیگر بوده که به‌عنوان کامپیوتر پرواز آن استفاده می‌شد، در این پهپاد وجود داشت. کامپیوتر محموله ویژه و کامپیوتر ارتباطات ماهواره‌ای هم داشته که این کامپیوترها کاملاً "خاصی منظوره" بوده و صرفاً برای همین موضوع از آنها استفاده شده است.

سردار حاجی‌زاده در بخش دیگری از این گزارش می‌گوید: ما مسیر‌های پروازی این پهپاد را در 13 مأموریت در اختیار داریم که هم از افغانستان و هم از پاکستان اطلاعات برداشته است که این اطلاعات همگی داخل کامپیوتر بود.

کارشناس نیروی هوافضای سپاه هم در ادامه توضیح می‌دهد که تدبیر فرمانده نیرو این بود که مهندسی معکوس را هم روی این پهپاد انجام دهیم، لذا پرنده‌ای تعریف شد که RQ ایرانی است که برای رسیدن به آن با توجه به پیچیدگی‌های دینامیک پردازش، باید یک پرنده کوچک‌تر طراحی می‌کردیم که از آن ارزان‌تر و ساده‌تر باشد.

تست‌های زمینی RQ170 انجام شده و ان‌شاءالله بعد از نمایشگاه تست پروازی آن انجام می‌شود. نمونه یک به یک هم را که مأموریت آن به‌عهده ما است و پرنده‌ای است که قادر به شناسایی عمیق و کار رزمی عمیق است داریم. ما این پهپاد را به‌عنوان بمب‌افکن داریم و برای پرواز علیه ناوها به‌خاطر رادارگریزی گزینه مناسبی است، البته نمونه 15 درصد آن را نیز که قدری کوچک‌تر است، هفته قبل کار پروازش را انجام دادیم و موفق هم بود و ان‌شاءالله ظرف سال جاری هم نمونه 40 درصد و هم مدل یک به یک پرواز خواهد کرد.

 

 

 

 

 

 

 

 



پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 8:21 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

شهرستان طبس به خاطر موقعیت جغرافیایی ویژه اش، در بر دارنده حوادث بزرگی در تاریخ اسلام بوده است و از طرفی نخستین شهر خراسان بود که با آغوش باز از سربازان اسلام استقبال کرد به همین دلیل طبس یکی از پناهگاههای امامزادگان محسوب می شود.

میقات الرضا (5)

از اینروست که طبس گلشنی است به گل ولایت آراسته و مزین به وجود بارگاه حضرت حسین بن موسی الکاظم، برادر بزرگوار امام رضا (ع).

بارگاه منور این امامزاده واجب التعظیم از این روی میقات الرضا (ع) نام گرفته است زیرا اولین منزلگاه و دروازه ورود به مشهد الرضا (ع) و حرم شریف رضوی است.

در همین دیار است که گنبد فیروزه ای، گلدسته های زیبا، سقاخانه های با صفا و صحن و سرای دلگشای حضرت، رهگذران را به سوی خویش فرا می‌ خواند و لبیک گویان به سوی مشهد الرضا (ع) رهسپار می شوند.

میقات الرضا (1)

این امامزاده از جمله امامزادگانى است که مورخان ایشان را از فرزندان بلافصل امام کاظم (ع) دانسته ‌‌اند که بر همین اساس ایشان برادر هشتمین پیشوای شیعیان جهان هستند.

امامزاده حسین ‌بن موسی‌الکاظم (ع) همه ساله مطاف ده‌ ها هزار زائر و میهمان امام هشتم (ع) است.

ظاهرا حسین از آخرین فرزندان موسی‌بن جعفر (ع) بوده که دوران کودکی و نوجوانی وی مصادف با حکومت هارون‌ الرشید و تاخت و تازهای او و اعمال جنایاتی سنگین نسبت به خاندان پیامبر (ص) بوده است.

میقات الرضا (9)

در آن زمان که فرزندان علی (ع) و شیعیان، سخت تحت تعقیب عمال عباسی بودند، حسین ‌بن موسی که نوجوانی بیش نبود نیز از ظلم و ستم خلفا در امان نبود و همراه دیگر فرزندان موسی ‌بن جعفر (ع) مدتها متواری بوده و در خفا به سر برده است تا آنکه در سرزمین طبس به دست عمال عباسی به درجه رفیع شهادت نائل می ‌شود.

بر اساس برخی اسناد بنای اولیه این بارگاه در قرن پنجم احداث و بعدها در قرن سیزدهم مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت.

در زلزله سال ۱۳۵۷ به کلی ویران شد، اما با همت آستان قدس رضوی بقعه مرکزی و رواق ‌های گرداگرد آن بازسازی شد و اکنون بنایی کاملا مطلوب و درخور شان این امامزاده و در راستای رفاه حال زائران با به کارگیری طرحی جامع احداث شده است.

اما در میقات الرضا (ع) تسهیلاتی فراهم شده تا مسافران گرد خستگی در چشمه صفای این امامزاده از تن بشویند و برای دیدار محبوب و حضور در مشهد مقدس آماده شوند.

این امامزاده منزلگاهی برای مسافرانی است که از شهرهای جنوبی و شرقی به مشهد سفر می کنند.

در اطراف صحن و سرای این امامزاده ۱۵۰ اتاق مفروش و با امکانات اولیه تجهیز شده و در خدمت زائران است.

۱۲ مهمانپذیر ویژه مجهز به اتاقهای خواب، آشپزخانه، سرویسهای بهداشتی و … در سر درب شش مدخل ورودی به آستانه امامزاده به شکل زیبایی برای اقامت زائران ساختمان سازی شده است.

همچنین دو باب آشپزخانه با تجهیزات کامل آشپزی به طور شبانه روزی دایر و به صورت رایگان در خدمت زائران است.

میقات الرضا (4)

فروشگاه تعاونی، فروشگاه و نمایشگاه محصولات فرهنگی، پارک بازی کودکان،‌ پارکینگ، فرهنگسرا، پاسگاه، دارالشفاء، سقاخانه و … همه و همه از امکاناتی است که برای مسافران در این مجموعه عظیم در نظر گرفته شده است.

در جوار این امامزاده، مجموعه زیبای باغ رضوان نیز چشم اندازی قابل تحسین در نورپردازی، ایجاد فضای سبز، پارک بازی، سکوهای اقامتی واحدهای تجاری و خدماتی در ضلع جنوب غربی آستانه مبارک در خدمت رفاه زائران است.

میقات الرضا (ع) سرزمین مقدسی است که سالانه پذیرای بیش از سه میلیون زائر خسته از راه بوده و مشتاقان را به سوی خود فرا می خواند.

این امامزاده طبس را به نگین کویر ایران تبدیل کرده است.

برگرفته از  “دانشنامه طبس گلشن



پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 8:14 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

امامزاده : امامزاده حسین بن موسی الکاظم برادر تنی امام رضا در طبس 
باغ گلشن : باغ گلشن با معماری تاریخی در شهر طبس با وجود دو نهر زیبای آب در آن که تامین کننده آب مورد نیاز کشاورزی در طبس بوده و هست
روستای خرو : روستای ییلاقی خرو در 24 کیلومتری طبس بسیار بسیار زیبا با آب و هوایی متفاوت در شهر کویری طبس دارای چشمه های آب گرم و سرد و حمام مرتضی علی
روستای ازمیغان : روستای ازمیغان در 50کیلو متری طبس در مسیر جاده طبس مشهد واقع شده که در این روستا ما شاهد شالی کاری می باشیم
روستای نای بند : این روستای تاریخی معروف به ماسوله کویر می باشد که از معماری باستانی سود می برد و در 250کمیلو متری طبس به سمت کرمان واقع شده است.
طاق شاه عباسی : این طاق در روستای خرو می باشد که دارای بیش از 700 سال قدمت است

 

امامزاده حسین بن موسی الکاظم(علیه السلام)

 

 

باغ گلشن طبس 

 

 

 

روستای ازمیغان

 

 

بافت قدیمی شهر دیهوک

 

 

روستای هودر

 

 

روستای خرو

 

 

روستای نایبندان

 

 

  



پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 8:11 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه



پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 7:43 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

"رجب"، ماه خداست؛ ماه پر بركتی است كه اعمال بسیاری برای آن ذكر شده است. باید خود را در دریای زلالش بشوییم تا پاک شویم. پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: هر كس یك روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودی خدا می شود و غضب الهی از او دور می گردد و دری از درهای جهنم بر روی او بسته می شود.

اعمال ماه های رجب و شعبان، جهت آماده ساختن روح برای شركت در میهمانی ماه مبارك رمضان می باشد. برای درك عظمت ماه رمضان باید از قبل خود را آماده نمائیم.

پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: ماه رجب، ماه استغفار امت من است. پس در این ماه بسیار طلب آمرزش كنید كه خدا آمرزنده و مهربان است.

اولین شب جمعه ماه رجب را لیلة الرغائب نامند. در این شب ملائك بر زمین نزول می كنند. برای این شب عملی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ذكر شده است كه فضیلت بسیاری دارد و بدین قرار است:

روز پنج شنبه اول آن ماه  - در صورت امكان و بلا مانع بودن -  روزه گرفته شود. چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشاء دوازده ركعت نماز اقامه شود كه هر دو ركعت به یك سلام ختم می شود و در هر ركعت یك مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده ركعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذكر" اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله" گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذكر "سبوحٌ قدوسٌ رب الملائكة والروح" گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذكر "رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انك انت العلی الاعظم"گفته شود. دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذكر "سبوح قدوس رب الملائكة والروح" گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد.

پیامبر اكرم( صلی الله علیه و آله) در فضیلت این نماز می فرماید: كسی كه این نماز را بخواند، شب اول قبرش خدای متعال ثواب این نماز را با زیباترین صورت و با روی گشاده و درخشان و با زبان فصیح به سویش می فرستد. پس او به آن فرد می‌گوید: ای حبیب من، بشارت بر تو باد كه از هر شدت و سختی نجات یافتی.

میّت می‌پرسد تو كیستی؟ به خدا سوگند كه من صورتی زیباتر از تو ندیده‌ام و كلامی شیرین تر از كلام تو نشنیده‌ام و بویی، بهتر از بوی تو نبوئیده‌ام. آن زیباروی پاسخ می‌دهد: من ثواب آن نمازی هستم كه در فلان شب از فلان ماه از فلان سال به جا آوردی. امشب به نزد تو آمده‌ام تا حق تو را ادا كنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود و قیامت بر پا شود، من سایه بر سر تو خواهم افكند.

امید آن است كه در پایان این نماز با فضیلت، محتاجان به دعا را فراموش نكنید و ما را نیز از دعای خیر خود محروم ننمایید.

" التماس دعا"

برگرفته از مفاتیح الجنان

گروه دین و اندیشه تبیان



یک شنبه 7 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 5:45 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

http://s5.picofile.com/file/8121380500/ZIBA_GIFS_2.gif

 

 

 

 



پنج شنبه 4 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 9:17 قبل از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

در این حمله نظامی، شیطان بزرگ با مفتضحانه‏ترین وضعی شکست خورد. شکست شیطان بزرگ در این عملیات، حمله فیلداران ابرهه را به خانه کعبه در ذهن‏ها زنده می‏کند. 

لشگریان ابرهه، همچون نیروهای متجاوز آمریکایی، از فراوانی قدرت و شوکت، تصور نمی‏کردند کسی بتواند مانع حمله آنها به خانه کعبه شود، ولی آن هنگام که به سوی کعبه هجوم آغاز کردند، به فرمان خداوند متعالی پرندگانی در آسمان ظاهر شدند و سنگ‏هایی که در منقار داشتند، بر سر فیل‏سواران فرود آوردند و بدین وسیله، کافران یکی پس از دیگری به هلاکت رسیدند. 

در پنجم اردیبهشت ۱۳۵۹ نیز دانه‏های ریز شن، دسیسه بزرگ آمریکا را فرو شکست. 

بازخوانی یک سناریوی شکست خورده ( عملیات پنجه عقاب ) 

تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام که با اسارت گرفتن ۵۳ نفر از جاسوسان آمریکا به پایان رسید آن چنان ضربه ای به حیثیت آمریکا وارد کرد و سیاست های استعمار گرانه آن ها را از هم پاشید که کاخ سفید را بر آن داشت که به هر نحو ممکن این مساله را حل کند. 
بنابراین آمریکا در گام اول با اقدامات دیپلماتیکی خود به تحریم روابط سیاسی و اقتصادی ایران زد و در گام دوم طرح تجاوز نظامی به جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود قرارداد 

خلاصه اینکه برخورد با جاسوس خانه آمریکا در تهران که با اراده انقلابی دانشجویان مسلمان انجام پذیرفت، کاخ سفید را برای فرار از کابوس این ماجرای تحقیرآمیز با سردرگمی های زیادی مواجه نمود. 

امریکا با طراحی عملیاتی پیچیده و دقیق برای حمله نظامی به ایران، به بهانه رهاسازی جاسوس های مستقر در محل سفارت روی اورد : آمریکایی ها با غرور و اطمینان ناشی از پیش بینی نیروی انسانی کارآزموده و تجهیزات مدرن و کارآمد در شبانگاه پنجم اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۸ در حالی که خود را بر زمین طبس می دیدند، در اوج حیرت و ناباوری ها با وقوع طوفان شن و برخورد بالگردهای متجاوز به یکدیگر، شکست سنگین و غیرقابل تصوری را متحمل گردیدند و سرانجام با لغو عملیات مجبور به فرار از خاک ایران شدند. 


● نقشه عملیات 

در ابتدا بهترین روش در نظر نیروهای ویژه، وارد شدن به ایران از طریق كامیون‌ها و به وسیله مرز زمینی تركیه بود ولی این روش به دلایل سیاسی و ریسك تلفات سنگین، كنار گذاشته شد. سپس موضوع عملیات از طریق هوا مطرح شد. در دسامبر ۱۹۷۹ گروهی از نیروهای ویژه انتخاب شده و تحت تمرینات مخصوص قرار گرفتند. این تمرینات تا مارس ۱۹۸۰ به طول انجامید. در تاریخ ۱۶ آوریل ۱۹۸۰ (۲۷ فروردین ۱۳۵۹) انجام عملیات تایید شد و دستور شروع آن داده شد. بین روزهای ۱۹ تا۲۳ آوریل (۳۰ فروردین تا ۲ اردیبهشت ۵۹) نیروهای ‌عمل‌كننده به جنوب غربی آسیا منتقل شدند. این نیروها تمرینات خود را در پایگاهی در مصر گذرانده بودند. 
نیروهای شركت‌كننده در ماموریت از هر ۴ نیروی مسلح آمریكا انتخاب شده بودند. ۸ فروند بالگرد RH-۵۳D مین روب از نیروی دریایی با خدمه از نیروی تفنگدار دریایی ۱۲ فروند هواپیما از نیروی هوایی ( ۳ فروندEC-۱۳۰E - ۴ فروند MC-۱۳۰E - ۳ فروند AC-۱۳۰ و دو فروند C-۱۴۱ ) و كماندوها نیز از ارتش آمریكا انتخاب شده بودند. تعدادی از رابطین نیز قبل از شروع عملیات به تهران فرستاده شده بودند. ناوهای هواپیمابر USS Nimitz (CVN۶۸) و USS Coral sea (CV۴۳) نیز در دریای عمان حاضر بودند و آمادگی پشتیبانی هوایی عملیات را با F-۱۴A - A-۶E و A-۷E های خود داشتند. 
كلیات نقشه خیلی ساده بود. نیروهای عمل‌كننده شب قبل از حمله وارد ایران می‌شدند؛ به نحوی خود را به تهران می رساندند و تا شب حمله مخفی می‌شدند، حمله را انجام می‌دادند و سپس از ایران خارج می‌شدند. 
ولی در جزییات نقشه كمی پیچیده‌تر به نظر می‌رسید. در شب اول عملیات ۳ فروند MC-۱۳۰E وارد ایران می‌شدند و در نقطه‌ای نزدیك شهر طبس فرود می‌آمدند. این ۳ فروند حامل نیروهای دلتا، فرماندهان عملیات، مترجمین و رانندگان كامیون‌ها بودند. ۳ فروند EC-۱۳۰E به دنبال هواپیماهای قبلی روانه می‌شدند و خود را برای سوخت رسانی به بالگردها در محل فرود آماده می‌كردند. زمانی كه بالگردها سوخت‌گیری كردند، نیروهای دلتا را سوار كرده و عازم منطقه‌ای در نزدیكی تهران می‌شدند تا در آن جا با رابطینی كه ازقبل در ایران حضور داشتند، دیدار كرده و در مكان امنی پنهان شوند. بالگردها نیز به مكان امنی در همان نزدیكی رفته و تا زمان فراخوانده شدن توسط نیروهای ویژه، در آن جا مخفی می‌شدند. 
در شب بعد مجددا MC-۱۳۰E و EC-۱۳۰E ها به ایران پرواز می‌كردند. منتها این بار حامل تعدادی كماندو و هدف آنها فرودگاه منظریه می‌باشد. كماندوها به فرودگاه حمله و آن جا را تصرف می‌كردند تا دو فروند C-۱۴۱پیش بینی شده برای تخلیه گروگان‌ها و نیروهای دلتا بتوانند فرود بیایند.۳ فروند AC-۱۳۰E نیز به منظور پشتیبانی و پوشش كماندوهایی كه به فرودگاه منظریه حمله می‌كردند وارد عمل می‌شدند. همزمان با حمله گروه دوم كماندوها به فرودگاه منظریه، نیروهای دلتا به محل سفارت حمله می‌كردند، گروگان ها را نجات داده و با كامیون‌ها به سمت استادیوم امجدیه (شهید شیرودی) حركت می‌كردند. بالگردهای RH-۵۳D در این مكان منتظر آنها بودند. كماندوها و گروگان‌ها سوار بر بالگردها شده و به سمت فرودگاه منظریه حركت می‌كردند و با دو فروند C-۱۴۱ از ایران خارج می‌شدند و راهی پایگاهی در عربستان سعودی می‌شدند. البته چون بالگردها را نمی‌توانستند از ایران خارج كنند، قبل از ترك ایران آنها را منهدم می‌كردند. 
همان‌طور كه می‌بینید طرح عملیات به خوبی برنامه‌ریزی شده بود ولی تقدیر خداوند چیز دیگری بود و به شكست افتضاح‌آمیز نیروهای آمریكایی انجامید. 

● بالگردها 

چرا بالگرد RH-۵۳D برای این عملیات انتخاب شد؟ 

بالگرد RH-۵۳D نمونه ویژه ضدمین CH-۵۳ سیكورسكی می‌باشد. نیروی دریایی آمریكا اولین فروند از ۳۰ فروند سفارشی خود را در سال ۱۹۷۳ تحویل گرفت تا آن را با نمونه‌های قدیمی RH-۳A جایگزین كند. تصادفا تنها مشتری دیگر این بالگرد نیروی دریایی ایران با ۶ فروند سفارش بود. در ابتدا انتخاب نوع مشخصی از این بالگرد برای شركت در عملیات مشكل بود، ولی همه بر سر شركت این بالگرد در عملیات توافق داشتند. این بالگرد به خاطر ظرفیت زیاد حمل نفرات و حمل بار، مورد توجه بود. در حالت كاملا بارگیری شده قادر به حمل ۳۰ نفر و در حدود ۴۲۰۰۰ پوند بار (در حدود ۱۵ تن) و رسیدن به سرعت ۱۶۰نات بود. نوع RH-۵۳D به مخازن سوخت اضافی مجهز بود از این رو توانایی حمل مسافت بیشتری را نسبت به نمونه اصلی خود یعنی CH-۵۳ داشت. 
یك سال قبل از این جریان، یك فروند RH-۵۳D اسكادران HM-۱۲ نیروی دریایی آمریكا پرواز بدون وقفه‌ای را از پایگاهی در ویرجینیا به پایگاهی در كالیفرنیا انجام داد. این پرواز حدودا ۱۸ ساعت و نیم طول كشید و بالگرد بیش از ۲۰۷۷ ناتیكال مایل را طی كرده بود. در طول مسیر بالگرد از یك فروند HC-۱۳۰ دفاع ملی هوایی آمریكا سوخت‌گیری می‌كرد. این پرواز كه قابلیت‌های RH-۵۳D را در پروازهای طولانی مدت به خوبی نشان می‌داد، توسط ستوان رادنی دیویس انجام شده بود. 
در اكتبر ۱۹۷۹ اسكادران HM-۱۶ نیروی دریایی آمریكا در یك رزمایش مشترك نظامی با كانادا شركت داشت. در این رزمایش، هدف اصلی این اسكادران پاك‌سازی یك آبراه استراتژیك از مین‌ها بود. ۴ روز بعد از پایان رزمایش، به این اسكادران دستور داده شد تا در اسرع وقت خود را به اقیانوس هند برسانند. طی ۳۴ ساعت تمام پرسنل و تجهیزات از ویرجینیا به ناو هواپیمابر نیمیتز منتقل شدند. جایی كه RH-۵۳D های آنها با رنگ قهوه‌ای پوشانده شده بود تا هم در صحرا استتار شوند و هم این كه شبیه به بالگردهای نیروی هوایی ایران به نظر برسند. افراد اسكادران ۸ فروند بالگرد را برای عملیات آماده كردند و پس از ۱۹۳ روز حضور مستمر بر روی دریا، به خانه بازگشتند. 


● شروع عملیات 

در بعد از ظهر ۲۷ آوریل ۱۹۸۰، ۶ فروند C-۱۳۰ از پایگاهی در عمان برخاسته و راهی منطقه‌ای در نزدیكی طبس شدند كه با كد Desert ۱ شناخته می‌شد. همزمان ۸ بالگرد هم از روی ناو نیمیتز برخاسته و عازم همان مكان شدند.۰ 




● اولین مشكلات 

یك ماه قبل از شروع عملیات، یك متخصص نیروی هوایی آمریكا منطقه‌ای را برای فرود هواپیماها آماده كرده و اطراف آن را به چراغ‌های راهنمای فرود مجهز كرده بود. همچنین یك هواپیمای جاسوسی CIA در پروازی در آن منطقه امواج راداری را در ارتفاع ۳۰۰۰ پایی ردیابی كرده بود. با این وجود به خلبانان بالگردها دستور داده شده بود كه زیر ارتفاع ۲۰۰ پایی پرواز كنند تا از شناخته شدن توسط رادار جلوگیری كنند. 
این محدودیت ارتفاع باعث شد تا بالگردها دچار طوفان شن بشوند. این طوفان باعث شد تا دو بالگرد دچار نقص فنی شده و از ادامه عملیات بازبمانند. یكی از بالگردهای سالم بازگشت تا خدمه دو بالگرد معیوب را سوار كند كه با این كار عملا ۲۰ دقیقه از برنامه عقب افتاد. اكنون عملیات با ۶ فروند بالگرد كه حداقل مورد نیاز برای اجرای عملیات بود، بایست ادامه می‌یافت. اولین گروه ۳ فروندی از بالگردها ۱ ساعت دیرتر از برنامه به Desert ۱ رسیدند درحالی كه گروه دوم نیز با ۱۵ دقیقه تاخیر به محل فرود رسیدند. بعد از استقرار بالگردها، معلوم شد كه یكی از آنها سیستم هیدرولیك خود را از دست داده و از آن جایی كه ادامه ماموریت با ۵ فروند امكان پذیر نبود، ماموریت لغو شد و بالگردها برای بازگشت به پایگاه مشغول سوخت‌گیری از EC-۱۳۰E ها شدند. مشكل دیگری نیز وجود داشت. یك اتوبوس با ۴۰ مسافر كه از جاده‌ای در آن نزدیكی عبور می‌كردند، راننده و مسافرین تا لحظه‌ای كه نیروهای آمریكایی ایران را ترك كردند، به عنوان گروگان دستگیر شده بودند. 



● حادثه اصلی در صحرای طبس 

درحالی كه بالگردها وهواپیماها خود را برای بازگشت آماده می‌كردند، اتفاقی باعث شد كه شرایط بدتر از قبل شود. 
یك فروند بالگرد كه سوخت‌گیری كرده بود تیك آف كرد تا جای خود را به بالگرد دیگری بدهد كه به دلیل طوفان شن و عدم دید كافی به یك فروند MC-۱۳۰E برخورد كرد. هر دو بالگرد به تلی از آتش بدل گردیدند و باعث كشته شدن ۸ نفر و مجروح گردیدن ۴ یا ۵ نفر دیگر شدند. 

كشته شدگان عبارت بودند از : 
كاپیتان هارولد لوییس فرمانده MC-۱۳۰E 
كاپیتان لین مكینتاش خلبان MC-۱۳۰E 
كاپیتان ریچارد بیك خدمه MC-۱۳۰E 
كاپیتان چارلز مك میلیان خدمه MC-۱۳۰E 
سروان جویل مایو مهندس پرواز MC-۱۳۰E 
ستوان روی جانسون خدمه RH-۵۳D 
ستوان جان هاروی خدمه RH-۵۳D 
جورج هلمز خدمه RH-۵۳D 
به خاطر هرج و مرج پیش آمده پس از برخورد دو بالگرد، نیروهای امریكایی سعی در تخلیه منطقه در اسرع وقت داشتند. از این رو ۵ فروند بالگرد باقیمانده را سالم رها كرده و حتی مدارك و اسناد محرمانه موجود در آنها را نیز از بین نبردند. همین اسناد باعث شد كه اكثر رابطین این عملیات كه از قبل در تهران به سر می بردند، دستگیر شوند. 



● بررسی عملیات 

پس از بازگشت افتضاح آمیز (بخوانید فرار) نیروها، یك كمیسیون ۶ نفره مامور بررسی دلایل شكست شد. یكی از موضوعاتی كه كمیسیون به آن انتقاداتی وارد كرد، انتخاب خدمه پروازی كم تجربه از نیروی تفنگداران دریایی برای خلبانی بالگردهای RH-۵۳D نیروی دریایی بود. به گفته این كمیسیون، این خلبان تجربه كمی در پروازهای دور از پایگاه و طولانی مدت داشته بودند؛ همچنین در سوخت گیری از C-۱۳۰ هم تبحر كافی نداشتند و این درحالی بود كه صدها خلبان با تجربه H-۵۳ در نیروی هوایی و نیروی دریایی وجود داشت.موضوع دیگر تعداد بالگردها بود. به عقیده كمیسیون حداقل ۱۰ یا ۱۲ بالگرد باید از ناو نیمیتز پرواز می كردند تا وجود ۶ فروند الزامی برای اتمام عملیات تضمین می شد. همچنین كمیسیون معتقد بود اگر از روش سوخت گیری در هوا استفاده شده بود، شاید نتایج بهتری بوجود می آمد. كما این كه اگر از این روش استفاده می شد، دیگر نیازی به فرود هواپیماها و بالگردها در نقطه Desert ۱ برای سوخت رسانی به بالگردها وجود نداشت. 


بالگردها: 
بالگرد با رجیستر ۱۵۸۷۶۱ در برخورد با MC-۱۳۰E با رجیستر ۶۲-۱۸۰۹ نابود شد. 
۵فروند بالگرد RH-۵۳D در منطقه Desert ۱ رها شدند. 
رجیستر این بالگردها عبارت بود از: ۱۵۸۶۸۶-۱۵۸۷۴۴-۱۵۸۷۸۰-۱۵۸۷۵۸-۱۵۸۷۵۳ 
ذكر چند نكته ضروری است: 
اول این كه نباید نقش مقدرات الهی را دراین حادثه فراموش كنیم. این یكی از الطاف خفیه الهی بود كه طعم چنین شكستی را به طراحان این نقشه چشاند. الحمدلله 
دوم این كه طراحان عملیات فكر می كرده‌اند كه نیروی هوایی ما با خروج مستشاران آمریكایی كاملا فلج شده و به راحتی می‌توانند ۸ فروند بالگرد عظیم الجثه RH-۵۳D و بالغ بر ۱۰ فروند هواپیمای ترابری C-۱۳۰ و C-۱۴۱ را به راحتی در آسمان تهران پرواز دهند و كسی هم مزاحم كارشان نشود. ولی حتی اگر ماموریت به دلیل طوفان شن شكست نخورده بود، اولا كار آزادسازی گزوگان‌ها كار راحتی نبود و مسلما از دو طرف تلفات سنگینی می‌گرفت و ثانیا تیزپروازان نیروی هوایی ما مسلما اجازه خروج از فضای هوایی كشورمان را به هیچ كدام از این هواگردها نمی‌دادند. 
چند نكته دیگر در مورد هواگردهای حاضر در عملیات: 
AC-۱۳۰ نمونه‌ای از هواپیمای ترابری هركولس است كه جهت پشتیبانی از نیروی پیاده به ۴ عدد مسلسل سنگین در سمت چپ بدنه مجهز شده است. 
پس از شكست این عملیات بود كه نیاز به هواگردی كه دارای مشخصات بالگرد و هواپیما باشد، احساس شد. از این رو طرح V-۲۲ یك سال بعد از واقعه طبس شروع شد. 
خلاصه اینکه آمریکا باید امروز به این عبرت تاریخی بنگرد و شکست "عملیات پنجه عقاب" خود را در مقابل طوفان شن که از امدادهای غیبی الهی بوده به نظاره بنشیند تا اندکی از توهمات بلند پروازانه و جنگ طلبانه خود بکاهد. 

خلاصه دیگری از این واقعه که خیانت های رئیس جمهور ان زمان یعنی بنی صدر را نیز اشکار نموده : 

سیاستمداران كاخ سفید، در ظاهر می‌كوشیدند مسألۀ گروگان‌ها به صورت مسالمت‌آمیزحل شود؛ حتی آنها پیش از آغاز برنامۀ نظامی، برای مذاكرات جدید، زمینه‌چینی می‌كردند تا مسئولان ایران را غافلگیر كنند. 
اما در واقع، مدت پنج‌ماه بود كه نیروهای ویژه‌ای را برای این كار در محیطی مشابه صحرای طبس در «آریزونا» آموزش می‌دادند. بنا بود كه این طرح، با نام «عملیات پنجۀ عقاب» چهارم تا ششم اردیبهشت ۱۳۵۹ اجرا شود. 
برنامه‌ این گونه بود كه در شب اول، هشت بالگرد و هفت هواپیمای غول پیكر C-۱۳۰ در عمق خاك ایران فرود بیایند. سپس بالگردها و شبانه سوختگیری و به نقطه‌ای در نزدیكی تهران پرواز كنند و تا شب بعد منتظر بمانند. بنا بود كه شب دوم گروه‌های ویژه‌ای به سفارت حمله كنند و همراه گروگان­ها، به ورزشگاهی نزدیكی سفارت بروند. سپس به طور همزمان، فرودگاه مجاور اشغال شود و همه با هواپیمایی كه آنجا مستقر شده است، به پرواز درآیند. 
سپس طرح پایانی اجرا می‌شد كه شامل حمله به مراكز اقتصادی و اماكن شخصیت‌های مؤثر و كلیدی و در نهایت كودتایی با همكاری عوامل لیبرال، ضد انقلاب و جاسوسان مستقر در ایران بود. سرانجام كارتر در نطقی، سقوط نهضت اسلامی را اعلام می‌كرد. 
طبق برنامه، چهارم اردیبهشت ۱۳۵۹ش، هفت فروند هواپیمای غول پیكر c-۱۳۰ و هشت فروند بالگرد وارد مرز ایران شدند، در حالی كه نیروهای ویژۀ عملیات، تجهیزات پیشرفتۀ نظامی و وسایلی همچون جیپ، موتور سیكلت‌های تندرو و مخصوص عملیات و... همراه داشتند. 
آنها از جنوب كشور وارد مرزهای ایران شدند و با هماهنگی دولت بنی‌صدر پس از طی حدود یكصد كیلومتر، بدون اینكه مانعی در مسیرشان باشد، در فرودگاهی متروكه، نزدیك رباط‌خان طبس فرود آمدند. بنی‌صدر، پیش‌تر دستور داده بود كه تجهیزات ضدهوایی از مسیر مورد نظر برداشته شوند. نیمه‌شب بود كه نیروهای ویژه به صحرای طبس رسیدند. یكی از بالگردها از هواپیمای c-۱۳۰ سوختگیری كرد و از زمین برخاست كه ناگهان بر اثر اشتباه خلبان با هواپیما برخورد كرد و هر دو آتش گرفتند. سپس بر اثر طوفان شن، دو بالگرد دیگر، دچار نقص فنی شدند و از انجام عملیات باز ماندند. در نتیجه اجرای طرح با هماهنگی كارتر متوقف شد و آمریكایی‌ها از بیم آنكه، همگی در طوفان شن نابود شوند یا اسیر نیروهای ایران بشوند، از فرصت شب استفاده كردند و فرار کردند. آنان، آن­قدر برای فرار عجله كردند كه هشت مزدور كشته شده، اسناد سری و محرمانه در بالگرد‌های به جا مانده را باقی گذاشتند. 
صبح هنگام به وقت آمریكا، هنگامی كه كارتر در تلویزیون ظاهر شد، از چشمان برافروخته و متورم وی، آشكار بود كه شب را نخوابیده است. وی اعلام كرد كه عملیات «پنجه عقاب» شكست خورده است. سپس اظهار كرد كه اسناد طبقه‌بندی شده سری، در بالگردها به جای مانده است. 
در واقع این پیام، برای بنی‌صدر، صادر شده بود. بی‌درنگ، بنی‌صدر دستور داد چند بمب‌افكن، بالگردهای به جا مانده را بمباران كنند. بر اثر این خیانت، فرمانده سپاه یزد محمد منتظر قائم که برای بازرسی و بررسی محل به آنجا رفته بود به شهادت رسید 

منبع : بزرگترين مركز هوا و فضا نوردي



پنج شنبه 4 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 9:16 قبل از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

* فایل صوتی گزیده بیانات مقام معظم رهبری درباره واقعه طبس

دریافت فایل صوتی

* شرح مکتوب بیانات مقام معظم رهبری در ۲۸-۰۸-۱۳۶۹

اولین بارى که دخالت نظامى در این مناطق انجام گرفت، سال ۱۳۵۹ بود که نیروهاى آمریکا به فرمان رئیس‌جمهور دمکرات، به قصد این‌که خود را به تهران برسانند، به طبس حمله‌ى نظامى کردند. البته از همان نیمه‌ى راه، جسدهاى سیاه‌شده و جزغاله شده‌شان برگشت! عجیب است! کشور عزیز و ملت بزرگ و منطقه‌ى تاریخى ما، آزمایشگاه چه تجربه‌هاى بزرگى است.

 * شرح مکتوب بیانات مقام معظم رهبری در ۰۳-۰۱-۱۳۷۴

آنها دائم علیه جمهورى اسلامى و این ملت توطئه مى‌کنند. البته سرشان هم دائم به سنگ مى‌خورد؛ امّا ادب نمى‌شوند.

یکى از رئیس جمهورهاى آمریکا، به داخل این کشور هلى‌کوپتر فرستاد و سر و کارش با طوفان طبس، یعنى جنودِ غیبىِ الهى افتاد. این‌ها چه مى‌گویند؟! مى‌فهمند چه مى‌کنند؟! مى‌فهمند چرا؟! با کى مواجهند؟! این یاوه‌هایى که مى‌گویند علیه کیست؟ جوابش با کیست؟

ملت ایران ملت بزرگ و نیرومندى است. ملت ایران ملت متّحد و بافرهنگى است. من تعجّب مى‌کنم چرا این‌ها از گذشتگان خودشان و از این شانزده سال، عبرت نمى‌گیرند؟! دائم علیه جمهورى اسلامى و ملت و مسئولین ایران یاوه‌گویى و دروغ‌پراکنى مى‌کنند!

سران و بزرگان آن‌ها، دائم راجع به جزایر خلیج فارس، تسلیحات ایران، انرژى اتمى و سلاح شیمیایى دروغ پراکنى مى‌کنند.

اگر روزنامه‌ها بنویسند، آدم مى‌گوید «خوب؛ روزنامه‌نگارند. براى نان‌شان مجبورند دروغ بگویند!» رؤساى مجلس و رئیس‌جمهورشان مى‌گویند! انسان تعجّب مى‌کند که چرا یک نظام، باید این قدر دچار انحطاط و نکبت معنوى شود، که به درون این مزبله دروغگویى بیفتد!

* شرح مکتوب بیانات مقام معظم رهبری در ۱۲-۰۸-۱۳۸۹

رئیس جمهور آمریکا براى نجات این گروگان‌ها [لانه جاسوسی] دست به حمله‌ى نظامىِ پنهانى و شبانه به ایران زد. جاسوسانشان را در اینجا بسیج کردند، مقدمات فراوانى فراهم کردند، آدم دیدند، جا دیدند، با هلیکوپتر و هواپیما حمله کردند، آمدند که طبس پیاده شوند و از آنجا بیایند و به خیال خودشان گروگانها را خلاص کنند و ببرند؛ که آن ماجراى معروف طبس اتفاق افتاد.

خداى متعال آبروى این‌ها را برد، هواپیماها و هلیکوپترهاشان آتش گرفت و مجبور شدند از همان طبس برگردند و بروند.



پنج شنبه 4 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 9:1 قبل از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

 

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 
أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ (۱) أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ (۲) وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْراً أَبَابِيلَ (۳) تَرْمِيهِم بِحِجَارَةٍ مِن سِجِّيلٍ (٤) فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ (۵)

به نام خداوند بخشنده ي مهربان
1. مگر نديد پروردگارت با پيلداران چه كرد
2. آيا نيرنگشان را بر باد نداد
3. و بر سر آن‌ها دسته دسته پرندگاني «اَبابيل» فرستاد
4. كه بر آنان سنگ‌هايي از گل سخت مي‌افكندند
5. و (سرانجام، خدا) آنان را مانند كاه جويده شده گردانيد

In the name of Allah the merciful and the compassionate.


YUSUFALI: Seest thou not how thy Lord dealt with the Companions of the Elephant? 

YUSUFALI: Did He not make their treacherous plan go astray? 

YUSUFALI: And He sent against them Flights of Birds, 

YUSUFALI: Striking them with stones of baked clay. 

YUSUFALI: Then did He make them like an empty field of stalks and straw, (of which the corn) has been eaten up.

شكست آمریكا در صحرای طبس ایران ( تصویری)



دو شنبه 25 فروردين 1393برچسب:, :: 11:56 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه



پنج شنبه 14 فروردين 1393برچسب:, :: 11:24 قبل از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

                       

                             تصاوير-شهادت حضرت-فاطمه-shabhayetanhayi.ir (15)    تصاوير-متحرك-شهادت-حضرت-فاطمه-Shabhayetanhayi.ir (10)

 

بسم اللّه الرحمن الرحيم‏

شهادت حضرت فاطمه زهراء (س) واقعيتى است كه منابع حديثى و تاريخ شيعه و سنّى بر آن گواه است. برخى به علت عدم آشنائى با حديث و تاريخ، در اين واقعيت ترديد نموده‏اند. از اينرو گوشه‏اى از شواهد اين مصيبت بزرگ را تنها از منابع معتبر اهل‏سنّت تقديم پويندگان حق و حقيقت مى‏نمائيم.

  

تصاوير-شهادت حضرت-فاطمه-shabhayetanhayi.ir (19)

قال رسول اللَّه (ص): «... فتكون اوّل من يلحقنى من اهل بيتى فتقدم علىّ محزونة مكروبة مغمومة مقتولة ».

(فاطمه) اولين كسى از اهل‏بيتم مى‏باشد كه به من ملحق مى‏گردد، پس بر من وارد مى‏شود، محزون، مكروب، مغموم، مقتول...

فرائد السمطين ج 2، ص 34

* * *

قال موسى بن جعفر (ع): انَّ فاطمة (س) صدّيقة شهيده.

اصول كافى ج 1، ص 381

* * *

قال ابن عباس: إنّ الرّزيّة كُلَّ الرّزية، ما حال بين رسول‏اللَّه (ص) و بين كتابه.

مصيبت تمام مصيبت آنگاه رخ داد كه بين پيامبر (ص) و نوشتارش حائل گرديدند.

صحيح بخارى ج 1، 120

* * *

 

 

تصاوير-شهادت حضرت-فاطمه-shabhayetanhayi.ir (14)

 

شهادت حضرت زهرا (س) واقعيتى انكارناپذير

تاريخ و حديث اهل سنت و شيعه گواه شهادت جانكاهى است كه قافيه بزرگترين مرثيه تاريخ بشريت را مى‏سازد. كوشش پى‏گير هواداران بانيان اين مصيبت نتوانسته است آن را از آخر اين مرثيه جانگداز پاك كند. و هيهات، هيهات. از نوك قلم پوزش مى‏طلبم و او را به بردبارى و شكيبايى فرا مى‏خوانم تا شايد بتوانم فرياد تاريخ را بر اين فاجعه جانگداز به رشته تحرير درآوردم.

شهادت تنها يادگار پيامبر، «ام ابيها» صحيح بخارى، ج 3، ص 83، كتاب فضائل أصحاب النّبى (ص)، ب 42، ح 232 و ب 61، مناقب فاطمة، ح 278. «بضعة الرّسول» همان ب 42. و سيراعلام النبلاء، ج 2، ص 123 و... «سيده نساء العالمين»، «سيدة نساء اهل الجنّة» و... پس از رحلت آن حضرت آن هم با فجيعترين وضع، آن هم بوسيله... يعنى چه؟

آيا ممكن است؟ اين خبر گوش هر انسان آزاده‏اى را مى‏خراشد، هر عقلى را متحيّر مى‏سازد، بر هر عاطفه‏اى سنگين مى‏آيد. گويا اين همان امانتى است كه بر كوهها و درياها عرضه شد و آنها بر آن طاقت نياوردند.

شايد همين امر موجب گرديد تا توجيه‏گران تاريخ و افسانه پردازان الفت اين واقعيت مسلم تاريخى را انكار كنند. امّا چه مى‏شود كرد، اى كاش زبان لال مى‏شد، قلم مى‏شكست اين خبر دهشت بار را نمى‏شنيديم. و اى كاش آسمانها فرو مى‏ريخت، كوهها متلاشى مى‏شد، جهان بپايان مى‏آمد و اين فاجعه رخ نمى‏داد. چگونه بگويم؟ به كه بگويم؟ چگونه ناله سركنم؟ چگونه فرياد كشم؟ كه اين واقعيت تلخى است كه تاريخ و حديث معتبر گواه آن است.

اين آواى شوم نه تنها از مسلّمات منابع معتبر شيعه است، بلكه معتبرترين كتابهاى اهل سنت بر اين مصيبت شاهدند. صحيح بخارى - معتبرترين كتاب، پس از قرآن در نزد اهل سنت - طليعه اين مصيبت را از قول ابن عباس در ضمن حديثى چنين توصيف مى‏كند «الرزيّة كلّ الزريّة» مصيبت آن مصيبتى كه بر هر مصيبتى برترى دارد، بلكه آن مصيبتى كه همه مصائب را در بر مى‏گيرد، زمينه سازى براى اين مصيبت عظمى‏ بود. نسبت هذيان و... به پيامبر اكرم (ص) «غلبه الوجع» براى جلوگيرى تأكيد بيشتر بر سفارشات آن حضرت درباره شهيد اين مصيبت و... بود. و با جمله «عندنا كتاب اللَّه حسبنا» كتاب را از عترت جدا كرده و زمينه «الرّزيّة كلّ الرّزيّة» را فراهم كردند.

اينك متن حديث (ابن عباس گفت:

چون بيمارى رسول خدا (ص) شديد گرديد، فرمود: چيزى بياوريد تا بر آن براى شما نوشته‏اى بنويسم كه بعد از آن گمراه نشويد. عمر گفت: بر پيامبر (ص) بيمارى چيره گرديده، كتاب خدا در دست ماست ما را بس است، پس اختلاف كردند وجنجال بالا گرفت. پيامبر (ص) فرمود: از نزد من بر خيزيد درگيرى در حضور من سزاوار نيست.

پس ابن عباس بيرون رفت ومى گفت: مصيبت، تمام مصيبت آنگاه رخ داد كه بين پيامبر (ص) ونوشتارش حائل گرديدند.

«عن ابن عباس قال: لمّا اشتدّ بالنّبيّ (صلى الله عليه و سلم) وجعه، قال: ائتونى بكتاب اكتب لكم كتاباً لاتضلّوا بعده، قال عمر: انّ النّبيّ (صلى الله عليه و سلم) غلبه الوجع وعندنا كتاب اللَّه حسبنا، فاختلفوا وكثر الغلط، قال: قوموا عنّي ولاينبغي عندي التنازع، فخرج ابن عباس يقول: انّ الرزيّة كلّ الرزيّة ماحال بين رسول اللَّه (صلى الله عليه و سلم) وبين كتابه.»

صحيح بخارى، ج 1، ص 120، كتاب العلم، باب 82 كتابة العلم، حديث 112. و ج 3، ص 318، كتاب المغازى، باب 199 مرض النّبيّ (ص) و وفاته، حديث 872. و ج 4، ص 225، كتاب المرض و الطب، باب 357 قول المريض قوموا عنّى، حديث 574. و ص‏774، كتاب الاعتصام، باب 1191 كراهية الخلاف، حديث 2169.

شايد آنانكه كلام ابن عباس را مى‏شنيدند كه مى‏گويد: «الرّزيّة كلّ الرّزيّة» واى مصيبت جامع، حيران و آشفته خاطر بودند كه يعنى چه؟ ! ابن عباس چه مى‏گويد؟ ! امّا پس از چند روز انگشت شمار نسبت دهنده هذيان و ياوه‏گويى به پيامبر (ص) كلام ديگرى گفت: به خدا قسم خانه را با شما آتش مى‏زنم. اين ماجرا در منابع فراوانى از اهل سنت آمده كه فقط به چند نمونه آن اشاره مى‏شود.

الف: ابو بكر عبداللَّه بن محمد بن ابى شيبه، شيخ و استاد بخارى، در كتاب المصف، مى‏گويد:

«آنگاه كه بعد از رسول‏خدا (ص) براى ابوبكر بيعت مى‏گرفتند. على (ع) وزبير براى مشورت در اين امر نزد فاطمه (س) دختر پيامبر (ص) رفت وشد مى‏كردند. عمر بن خطاب با خبر گرديد وبنزد فاطمه (س) آمد وگفت: اى دختر رسول خدا (ص) ! به خدا در نزد ما كسى از پدرت محبوبتر نيست وپس از او محبوبترين تويى ! ! وبه خدا قسم اين امر مرا مانع نمى‏شود كه اگر آنان نزد تو جمع شوند، دستور دهم كه خانه را با آنها به آتش كشند. اسلم گفت: چون عمر از نزد فاطمه (س) بيرون شد، على (ع) و... به خانه بر گشتند. پس فاطمه (س) گفت: مى‏دانيد كه عمر نزد من آمد، وبه خدا قسم ياد كرده اگر شما (بدون اينكه با ابوبكر بيعت كنيد) به خانه برگرديد خانه را با شما آتش مى‏زند؟ وبه خدا قسم كه او به سوگندش عمل خواهد كرد »

«حين بويع لأبى بكر بعد رسول اللَّه (ص) كان عليّ والزبير يدخلان على فاطمة بنت رسول اللَّه (ص) فيشاورونها ويرجعون في أمرهم، فلمّا بلغ ذلك عمر بن خطاب، خرج حتّى‏ دخل على فاطمة فقال: يا بنت رسول اللَّه (ص) واللَّه ما أحد أحب إلينا من أبيك وما أحد أحب إلينا بعد أبيك منك، وأيم اللَّه ما ذلك بمانعي أن اجتمع هؤلاء النفر عندك أن أمرتهم أن يحرق عليهم البيت. قال: فلمّا خرج عمر جاؤوها فقالت: تعلمون انّ عمر قد جائني وقد حلف باللَّه لإن عدتم ليحرقنّ عليكم البيت، وأيم اللَّه ليمضينّ لما حلف عليه. »

كتاب المصنف، ج 7، ص 432، حديث 37045، كتاب الفتن.

ب: همين مضمون را سيوطى در مسند فاطمه، آورده است. سيوطى، مسند فاطمه، ص 36. ج:

ابن عبدالبر، در الاستيعاب، نيز اين داستان را نقل كرده است.

ابن عبدالبر، الاستيعاب، ج 3، ص 975. و...:

و سپس با مشعلى بر در خانه فاطمه آمد و در جواب فاطمه كه فرمود: آيا من نظاره‏گر باشم و تو خانه مرا آتش بزنى؟ گفت: بلى. چنانكه بلاذرى مى‏گويد: « ابوبكر به على (ع) پيام فرستاد تا با وى بيعت كند امّا على نپذيرفت. پس عمر با مشعلى آمد، فاطمه (س) نا گاه عمر را با مشعل در خانه‏اش يافت، پس فرمود: يابن الخطّاب ! آيا من نظاره گر باشم وحال آنكه تو در خانه‏ام را بر من به آتش مى‏كشى؟ ! عمر گفت: بلى. »

 «انّ ابابكر ارسل الى علىٍّ يريد البيعة، فلم يبايع فجاء عمر ومعه فتيلة فتلقته فاطمة على الباب، فقالت فاطمة: يابن خطاب ! أتراك محرقاً علىَّ بأبي؟ ! قال: نعم. »

بلاذرى، انساب الاشراف، ج 1، ص 586.

وابوالفداء نيز مى‏گويد:

« سپس ابوبكر عمر بن خطاب را به سوى على وآنانكه با او بودند فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه (س) بيرون كند. وگفت: اگر از دستور تو سر باز زدند با آنان بجنگ.

پس عمر مقدارى آتش آورد تا خانه را آتش زند.

پس فاطمه (س) بر سر راهش آمد وفرمود: كجا؟ اى پسر خطاب ! آمده‏اى تا كاشانه ما را به آتش كشى؟ ! گفت: بلى. يا در آنچه امت وارد شده‏اند وارد شوند. »

« ثمّ انّ ابابكر بعث عمر بن خطاب الى عليٍ ومن معه ليخرجهم من بيت فاطمة (رضي‏اللَّه عنها) وقال: ان ابى‏ عليك فقاتلهم، فاقبل عمر بشى‏ء من نار على ان يضرم الدار، فلقيته فاطمة (رضي‏اللَّه عنها) وقالت: الى اين يابن الخطّاب؟ ! أجئت لتحرق دارنا؟ ! قال: نعم، او يدخلوا فيمادخل فيه الامّة. »

ابوالفداء، تاريخ ابى الفداء ج 1 ص 156. دار المعرفة، بيروت.

اين سخن و اين رفتار تفسيرى بر كلام ابن عباس «الرزيّة كلّ الزريّة» گرديد. نه، سخن ابن عباس تفسيرى به گستردگى تاريخ، بلكه به وسعت... دارد، كه در اين رزيّه و ماتم، تاريخ قصيده‏اى سروده است، كه اين گفته و كرده عمر جزء اوّلين مصرعهاى آن قصيده بود. شايد ابن عباس هم از آن غزلى كه عمر سرائيد «غلبه الوجع» در ابتدا «الرزيّة كلّ الزريّة» را درك نمى‏كرد. و تنها پيامبر اكرم (ص) در بستر بيمارى اين غزل غم را تا به پايان خواندند، كه درد و تلخى آن، سختى بيمارى را تحت الشعاع قرار داد. از اينرو عالم بزرگ سنى شافعي جويني - استاد جمعى از علماى اهل سنت، كه يكى از شاگردانش - ذهبى - كه به شاگرديش افتخار مى‏كند و مى‏گويد:

سمعت من الإمام المحدّث الأوحد الأكمل فخرالإسلام صدرالدّين... و كان ديّناً صالحاً.

 تذكرة الحفاظ، ج 4، ص 1505، رقم 24.

 از پيامبر اكرم (ص) نقل مى‏كند كه فرمود:

«چون به دخترم فاطمه مى‏نگرم بياد مى‏آورم آنچه را كه بعد از من بر سر او خواهد آمد و حال آنكه در خانه‏اش ذلّت وارد گرديده، از وى هتك حرمت شده، حقش غضب، و ارثش منع شده، پهلويش شكسته و جنينش سقط گرديده و او فرياد برمى‏آورد « يا محمداه ».... پس او اولين كسى از اهل‏بيتم مى‏باشد كه به من ملحق مى‏گردد، پس بر من وارد مى‏شود، محزون، مكروب، مغموم، مقتول... ».

 «..وانّي لمّا رأيتها ذكرت ما يصنع بعدي، كانّي بها وقد دخل الذّل بيتها وانتهكت حرمتها وغصبت حقّها ومنعت ارثها وكسرت جنبها واسقطت جنينها وهي تنادى: يإ؛ محمداه...فتكون اوّل من يلحقني من أهل بيتي فتقدم عليّ‏َ محزونة مكروبة مغمومة مغصوبة مقتولة. »

فرائد السمطين، ج 2، ص‏34، 35 طبع بيروت. ‏

هنگامى با مشعل آتش براى تسليت دختر پيامبر اكرم (ص) آمدند كه وى «به محسن» باردار بود و تهاجم به خانه و... موجب قتل محسن طفلى كه هنوز پابه دنيا ننهاده بود گرديد. چنانكه ابن ابى دارم - آنكه ذهبى وى را «الامام الحافظ الفاضل... كان موصوفاً بالحفظ و المعرفة» خوانده - جمله «إنّ عمر رفس فاطمة حتّى اسقطت بمحسن ؛ عمر لگدى بر حضرت زهرا (س) زد تا محسن سقط گرديد ». را مورد تقرير و تأييد قرار داده، تا مورد نكوهش گروهى قرار گرفت.

«كان ابن ابى دارم مستقيم الامر عامة دهره ثم فى آخر ايامه كان اكثر ما يقرء عليه المثالب حضرته و رجل يقرء عليه ان عمر رفس فاطمة حتى اسقطت بمحسن. »

سير اعلام النبلاء، ج 15، ص 578.

روشن است زنى كه در اثر تهديد به احراق بيت و آتش زدن خانه‏اش و سقط جنينش و... مريض گردد و مرض او در زمان كوتاهى منجر به فوت وى شود، اين فوت شرعاً و عرفاً و عقلاً قتل و شهادت محسوب مى‏گردد، و به عامل جنايت مستند مى‏باشد، و نيازى به دليل ديگرى ندارد. از اينرو است كه ائمه معصومين: واهل‏بيت رسول‏خدا (ص) مادر خود را شهيد مى‏خواندند. چنانكه حضرت موسى بن جعفر (ع) فرمود:

«إنّ فاطمة (س) صديقة شهيدة»

اصول كافي، ج 1، ص 381، ح 2.

با آنچه گفته شد جاى ترديدى باقى نمى‏ماند، و شهادت دختر پيامبر (ص) براى هيچ شيعه و سنى منصف و غيرمتعصبى قابل انكار نيست. در عين حال باز هم اين قصّه بر باورهاى بسيارى سنگين مى‏آيد و جا دارد كه فرياد برآورند كه: آه چه مى‏گوئى؟ چه مى‏نويسى؟ ساكت باش؟ مگر ممكن است راست باشد؟ اگر راست است، پس چرا افلاك مى‏گردند؟ خورشيد مى‏تابد؟ و.... مگر خدا به پيامبرش نفرمود: «لولاك لما خلقت الأفلاك» و پيامبر اكرم (ص) درباره دخترش نفرمود: «فاطمة بضعة منّى؛ فاطمه پاره‏تن من است»؟

شايد بخارى به دروغ، طليعه اين غزل را سروده است «غلبه الوجع»، «عندنا كتاب اللَّه حسبنا»، «الرزيّة كلّ الزريّة»؟ مگر صحيح بخارى معتبرترين كتاب اهل سنت نيست؟ چرا اين جملات را آن قدر تكرار كرده؟ چرا وى مراسم غريبانه به خاك سپارى فاطمه را در نيمه شب دور از انظار خليفة و... ذكر كرده؟ ومى گويد:

چون فاطمه وفات كرد شوهرش علي (ع) وى را شبانه به خاك سپرد وابوبكر را خبر نكرد وخود بر او نماز گزارد.

فلمّا توفّيت دفنها زوجها عليّ ليلاً و لم يؤذن بها ابابكر و صلّى عليها...

صحيح بخارى، ج 3، ص 253، كتاب المغازى، باب 155 غزوة خيبر، حديث 704.

چرا كراهيت على (ع) ملاقات با عمر را ذكر كرده؟

... أن ائتناو لا يأتنا احد معك كراهيّة لمحضر عمر.

همان مدرك ‏ اگر بخارى مى‏بود شايد مى‏گفت: من تنها نبودم، مسلم هم همين جريان را نقل كرده وگفته است: كه ابن عباس بر اين رزيّة چنان گريست كه از اشكاهايش ريگها تر شدند:

« قال ابن عباس: يوم الخميس وما يوم الخميس، ثمّ بكى‏ حتّى‏ بلّ دمعه الحصى‏، فقلت يا بن عباس وما يوم الخميس؟ قال: اشتدّ برسول‏اللَّه (صلى الله عليه و سلم) وجعه فقال ائتوني اكتب لكم كتاباً لاتضلّوا بعدي فتنازعوا وما ينبغي عند نبىّ تنازع، وقالوا ما شأنه أهجر استفهموه، قال: دعوني... »

ابن عباس گفت: روز پنجشنبه، چه روز پنجشنبه‏اى سپس گريست تا آب ديدگانش ريگها را تر كرد. پس گفتم: روز پنجشنبه چيست؟ گفت: بيمارى رسول خدا (ص) شديد گشت، پس فرمود: بياوريد تا براى شما نوشتارى بنويسم كه بعد از من گمراه نشويد. پس نزاع كردند، ونزاع در نزد پيامبر سزاوار نيست، و گفتند او را چه شده است، هزيان مى‏گويد، از او جوياشويم، فرمود، رها كنيد مرا...

صحيح مسلم، ج 3، ص 455، كتاب الوصيّه باب 5 الوقف ح 22.

ابن ابى شيبه استادم قبل از من فاجعه را روشن‏تر بيان كرده كه تهديد بآتش كشيدن خانه را ذكر كرده. مطلب روشن‏تر از آن است كه بتوان آن را مخفى كرد، چه اينكه اين مطلب در منابع معتبر ما اهل‏سنت فراوان آمده.

شايد كسى تصّور كند: آنچه به سند صحيح ومعتبر ثابت وغير قابل انكار است، تهديد به آتش كشيدن خانه فاطمه (س) است، امّا اصل آتش زدن ثابت نيست. بلى، كلام ابن ابى شيبه به تنهايى آتش زدن بيت وحى را ثابت نمى‏كند، امّا بخارى با نقل بيعت نكردن على (ع) با ابوبكر از به آتش كشيدن بيت نبوّت خبر مى‏دهد. زيرا در نقل ابن ابى شيبه خوانديم كه عمر قسم ياد كرد اگر بيعت نكنند دستور مى‏دهم تا خانه را با اهلش آتش زنند. آنچنان سوگند عمر جدّى بود كه فاطمه (س) سوگند مى‏خورد كه عمر به قسمش وفا خواهد كرد. وبخارى آورده است:

«فاطمه (س) بر ابوبكر غضب نمود پس با وى قهر كرد پس با او سخنى نگفت تا وفات نمود وبعد از پيغمبر (ص) شش ماه زندگى كرد... (و على (ع)) در اين ماههابيعت نكرد.

«فوجدت فاطمة على ابى بكر في ذلك فهجرته فلم تكلمه حتّى‏ توفيّت وعاشت بعد النّبيّ (صلى الله عليه و سلم) ستّة اشهر... ولم يكن يبايع تلك الاشهر. »

صحيح بخارى، ج 3، ص 253، كتاب المغازى، باب 155 غزوة خيبر، حديث 704.

پس بنا بر اين چنانكه بلاذرى در انساب الاشراف مى‏گويد:

« فلم يبايع فجاء عمر ومعه فتيلة ».

عمر به مقتضاى قسمش عمل كرد وبيت اهل البيت را به آتش كشيد.

وآنچه برخى نقل كرده‏اند كه على (ع) پس از تهديد ناگزير از بيعت شد ونوبت به احراق نرسيد، مخالف نقل بخارى است، كه در نزد اهل سنت از اعتبار بيشترى برخوردار است، ونيز شواهد حديثى وتاريخى، آن رامردود مى‏داند. بلى قافيه اين مرثيه و نوحه با سرودن طليعه آن به زبان هر سراينده‏اى جارى مى‏شود، چون با قسم به آتش زدن خانه، وسپس براى وفاء به قسم با مشعل به در خانه آمدن، و سقط جنين و... از دنيا رفتن پس از مدت كوتاهى، قتل و شهادت و مستند به اين مقدمات خواهد بود.

هر چند بعضى از ناقلين اين مرثيه و مصيبت به نتيجه آن تصريح نكرده باشند. امّا همانطور كه گذشت اين مرثيه به وسيله پدر فاطمه (س) پيامبر اكرم (ص) و فرزندانش ائمه اطهار: تا پايان سرائيده شد. تا اينجا به گوشه‏اى از شواهد تاريخى حديثى بر شهادت فاطمه زهرا (س) از منابع معتبر اهل سنت اشاره شد. مطلب آنقدر واضح و روشن است كه نيازى به تكثير منابع نيست.

امّا از طرف ديگر فاجعه آن قدر بزرگ و سنگين است كه هر چند نتوان در ادلّه و مستندهاى تاريخى و حديثى آن خدشه نمود، امّا باز هم عواطف و احساسات به سختى مى‏تواند آن را باور كند.

مگر على (ع) نبود؟ چگونه جرأت كردند؟

على (ع) مى‏ديد؟ مى‏ديد فاطمه (س) را مى‏زدند؟ مى‏ديد آتش شعله مى‏كشد؟ مى‏ديد مصيبتهايى كه روزگاران را همچون شب تار و سياه كرده است بر فاطمه (س) مى‏بارد؟ ! چگونه جرأت كردند؟

مگر نديده بودند على (ع) در خيبر را چگونه از جا كند؟ مگر نديده بودند على (ع) مرحب را چگونه دو نيم كرد؟ مگر نديده بودند على (ع) عمرو بن عبدود را...؟ مگر نديده بودند؟؟؟

مگر نداى جبرئيل را نشنيده بودند «لا سيف الاّ ذوالفقار و لا فتى الاّ على» چگونه جرأت كردند؟ بلى على (ع) را ديده بودند.

اى كاش على (ع) را فقط در اين صحنه‏ها ديده بودند تا جرأت نمى‏كردند. حلم على را هم كه از كوهها سختتر بود ديده بودند.

يافته بودند كه على (ع) نفس پيغمبر (ص) است، و پيغمبر را نيز سالها آزموده بودند، اكنون شروع ماجرا نبود. قبل از آن بر پيامبر (ص) جرأت مى‏كردند. و او را مى‏آزردند ! آن هم نه آزارى همچون آزار مشركان مكّه، كه بر آن حضرت سنگ و خاك و خاكستر و زباله مى‏ريختند ! از آن زشتتر ! و نه آزارى همچون آزار مشركان و يهود و نصارى در جنگها با تير و نيزه و شمشير، بلكه از آن سختتر ! آزار در مورد همسران پيامبر (ص): آه چه دشوار است بر غيرت اللَّه. بايد سر بر ديوار نهاد و تا ابد بر مظلوميت محمد (ص) خون گريست « كه او فرمود: «ما اوذى نبىّ بمثل ما اوذيت» بجاى اينكه با پيروزى‏ها اذيّت و آزارها كم شود افزون مى‏گرديد ! و با رحلتش به اوج رسيد.

يافته بودند كه سماحت و عظمت پيامبر (ص) بر شجاعت و قدرتش فزونى دارد. ديده بودند در مقابل اذيّتهاى مشركين قريش نفرين نمى‏كرد و مى‏فرمود «انّ قومى لا يعلمون» و در مقابل آنانكه بر آن حضرت شمشير كشيده بودند فرمود: «اذهبوا انتم الطّلقاء» لذا بر آن حضرت جرأت مى‏كردند.

او حيا مى‏كرد كه خود در مقابل آزارهايى كه بر وى وارد مى‏شد اعتراض كند، او دين خدا را پاس مى‏داشت، و خدا به دفاع از او مى‏پرداخت.

از آيات سوره احزاب استفاده مى‏شود كه: جمعى سرزده و بدون اذن وارد خانه پيامبر (ص) مى‏شدند. چون آنها را دعوت به ميهمانى مى‏كردند، پس از پذيرايى دور هم مى‏نشستند و با هم به گفتگوهاى بيهوده و حتى آزاردهنده‏اى مى‏پرداختند. و گاه چون از زنان پيامبر چيزى مى‏خواستند ناگهان پرده را بالا زده و سؤال خود را مطرح مى‏كردند. پيامبر از اين وضع آزرده مى‏گشت.

امّا حيا مانع بود تا آنها را از اين رفتارهاى ناهنجار و ناشايسته منع كند. خداوند آياتى را فرو فرستاد و آنها را از اين رفتار ناشايست خصوصاً در مورد همسران پيامبر بر حذر داشت.

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاَّ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلى‏ طَعامٍ غَيْرَ ناظِرينَ إِناهُ وَ لكِنْ إِذا دُعيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لا مُسْتَأْنِسينَ لِحَديثٍ إِنَّ ذلِكُمْ كانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيي‏ مِنْكُمْ وَ اللَّهُ لا يَسْتَحْيي‏ مِنَ الْحَقِّ وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِن‏.

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد ! به خانه‏هاى پيامبر داخل نشويد مگر بشما براى صرف غذا اجازه داده شود، بدون اينكه چشم به ظرف غذاى وى بدوزيد، امّا هنگامى كه دعوت شديد داخل شويد، ووقتى غذا خورديد پراكنده شويد، و (بعد از صرف غذا) به بحث وگفتگو ننشينيد، اين عمل، پيامبر را مى‏آزارد، ولى از شما شرم مى‏كند (وچيزى نمى‏گويد)، امّا خدا از (بيان) حق شرم ندارد. وهنگامى كه چيزى از آنان (همسران پيامبر) مى‏خواهيد از پشت پرده بخواهيد، اين كار براى پاكى دلهاى شما وآنها بهتر است

سورة الاحزاب، آية 53.

و سپس فرمود:

شما حق نداريد پيامبر (ص) را بيازاريد و پس از او با همسرانش ازدواج كنيد اين رفتار شما نزد خداوند بزرگ است‏

وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِكُمْ كانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظيما

سورة الاحزاب، آيه 53.

و پس از چند آيه مى‏فرمايد:

آنانكه خدا و پيامبرش را مى‏آزارند، خداوند برآنها در دنيا و آخرت لعن مى‏فرستد و براى آنان عذابى خار كننده آماده فرموده است.

إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنهَُمُ اللَّهُ فىِ الدُّنْيَا وَ الاَْخِرَةِ وَ أَعَدَّ لهَُمْ عَذَابًا مُّهِينًا

سورة الاحزاب، آيه 57.

شايد بتوان يكى از اهم مصاديق آزار پيامبر (ص) را داستانى كه بخارى آورده است به شمار آورد. حاصل داستان اين است كه زنان پيامبر اكرم (ص) در تاريكى شب با پوشش كامل به مكانى كه خلوت و مناسب بود براى قضاء حاجت مى‏رفتند. چون ام‏المؤمنين سوده قد بلندى داشت يا تنومند بود عمر وى را شناخت و فرياد برآورد كه‏اى سوده تو نمى‏توانى خود را از ما پنهان كنى، بدان كه ما تو را شناختيم. سوده بر مى‏گردد، و به پيامبر شكوه مى‏برد و آن حضرت مى‏فرمايد شما رخصت داده شده‏ايد كه براى حوائجتان خارج شويد. اين داستان را بخارى در سه جا از كتاب صحيحش آورده است.

1 - در كتاب التفسير سورة الاحزاب در ذيل آيات فوق:

« عن عَائِشَةَ رضي الله عنها قالت خَرَجَتْ سَوْدَةُ بعد ما ضُرِبَ الْحِجَابُ لِحَاجَتِهَا وَكَانَتْ امْرَأَةً جَسِيمَةً لَا تَخْفَى على منيَعْرِفُهَا فَرَآهَا عُمَرُ بن الْخَطَّابِ فقال يا سَوْدَةُ أَمَا والله ما تَخْفَيْنَ عَلَيْنَا فَانْظُرِي كَيْفَ تَخْرُجِينَ قالت فَانْكَفَأَتْ رَاجِعَةً وَرَسُولُ اللَّهِ e في بَيْتِي وَإِنَّهُ لَيَتَعَشَّى وفي يَدِهِ عَرْقٌ فَدَخَلَتْ فقالت يا رَسُولَ اللَّهِ إني خَرَجْتُ لِبَعْضِ حَاجَتِي فقال لي عُمَرُ كَذَا وَكَذَا... فقال إنه قد أُذِنَ لَكُنَّ أَنْ تَخْرُجْنَ لِحَاجَتِكُنَّ »

ايشه گفت: پس از آنكه آيه حجاب نازل گرديد، سوده براى قضاى حاجتش بيرون رفت، او زنى تنومند بود، از اينرو نمى‏توانست خود را از كسانيكه او را مى‏شناختند پنهان كند عمر بن خطاب او را ديد، وگفت: اى سوده ! به خدا نمى‏توانى خود را از ما مخفى نگاه دارى، پس فكر كن چگونه خارج شوى گفت: پس بادگرگونى باز گشت وبر پيامبر وارد شد وگفت: يا رسول اللَّه ! من براى برخى از نيازهاى خود بيرون رفتم: عمر به من چنين وچنان گفت... پس (پيامبر اكرم (ص) فرمود: شما اجازه داده شده‏ايد تا براى نيازهايتان خارج شويد.

صحيح بخارى، ج 3، ص‏451 باب 45، حديث 1220. ‏

2 - در كتاب النكاح باب خروج النساء لحوائجهن:

« عن عَائِشَةَ قالت خَرَجَتْ سَوْدَةُ بِنْتُ زَمْعَةَ لَيْلًا فَرَآهَا عُمَرُ فَعَرَفَهَا فقال إِنَّكِ والله يا سَوْدَةُ ما تَخْفَيْنَ عَلَيْنَا فَرَجَعَتْ إلى النبي e فَذَكَرَتْ ذلك له وهو في حُجْرَتِي يَتَعَشَّى وَإِنَّ في يَدِهِ لَعَرْقًا فَأَنْزَلَ عليه فَرُفِعَ عنه وهو يقول قد أَذِنَ الله لَكُنَّ أَنْ تَخْرُجْنَ لِحَوَائِجِكُنَّ »

(عايشة گفت: شبى سوده بنت زمعه بيرون رفت، عمر او را ديد وشناخت، وگفت: به خدا اى سوده نمى‏توانى خود را از ما مخفى نگاه دارى گفت: بسوى پيامبر (ص) باز گشت، پس ماجرا را براى آن حضرت نقل كرد، واو (ص) مى‏فرمود: خدا به شما اجازه داده است تا براى نيازهايتان خارج شويد.)

 همان، ج 4، ص 75، ب 116، ح 166. ‏

3 - كتاب الوضوء باب خروج النساء الى البراز.

« عن عَائِشَةَ أَنَّ أَزْوَاجَ النبي e كُنَّ يَخْرُجْنَ بِاللَّيْلِ إذا تَبَرَّزْنَ إلى الْمَنَاصِعِ وهو صَعِيدٌ أَفْيَحُ فَكَانَ عُمَرُ يقول لِلنَّبِيِّ (ص) احْجُبْ نِسَاءَكَ فلم يَكُنْ رسول اللَّهِ (ص) يَفْعَلُ فَخَرَجَتْ سَوْدَةُ بِنْتُ زَمْعَةَ زَوْجُ النبي (ص) لَيْلَةً من اللَّيَالِي عِشَاءً وَكَانَتْ امْرَأَةً طَوِيلَةً فَنَادَاهَا عُمَرُ ألا قد عَرَفْنَاكِ يا سَوْدَةُ حِرْصًا على أَنْ يَنْزِلَ الْحِجَابُ »

عايشه گفت: همسران پيغمبر (ص) در شب براى قضاى حاجت به زمين وسيعى مى‏رفتند، عمر به پيامبر مى‏گفت: زنانت را از نامحرمان بپوشان امّا پيامبر (به نصيحت عمر) عمل نمى‏كرد، تا شبى سوده بنت زمعه كه قامتى بلند داشت پس از پاسى از شب بيرون شد، پس عمر فرياد بر آورد: اى سوده بدان كه تو را شناختيم، چون وى بر نزول آيه حجاب حريص بود.

همان، ج 1، ص 136، ب‏109، ح 143. ‏

معمولاً مفسرين شأن نزول آيات فوق را دو قضيّه ذكر كرده‏اند.

1 - داستان فوق‏

2 - اينكه يكى از اصحاب پيامبر (ص) گفت: چون پيامبر از دنيا رود من با فلان همسرش ازدواج خواهم كرد، اين سخن به آن حضرت رسيده بسيار آزرده شد، پس آيات فوق نازل گرديد.

گروهى از مفسران اين شأن نزول را ذكر كرده‏اند از آن جمله است طبرى در جامع البيان، و آلوسى در روح المعانى، و ابن كثير در تفسير القرآن العظيم، ابن كثير صحابى مورد شأن نزول آيه را طلحه و همسرى را كه در نظر داشته عايشه دانسته است.

با وجود اينكه داستان عمر و سوده بعد از نزول آيه حجاب واقع گرديده به طوريكه در متن حديث آمده است «بعد ما ضرب الحجاب». در عين حال سوء ادب و شرمنده نمودن و اذيت و آزار ام‏المؤمنين سوده حرم پيامبر را - كه موجب آزردگى رسول خدا شده و يكى از اسباب نزول آيه شريفه (و ما كان لكم ان تؤذوا رسول‏اللَّه) حق اذيت و آزار پيامبر (ص) را نداريد - را جزء فضائل عمر و يا به تعبير ديگر از موافقات عمر به شمار آورده‏اند.

مثلاً آلوسى پس از قبول اينكه كار عمر خلاف ادب و شرمنده نمودن سوده حرم رسول‏اللَّه (ص) و آزردن او است، مى‏گويد:

عمر در اين كار عيبى نمى‏ديده، چون گمان مى‏كرده كه بر اين كار خير عظيمى مترتب مى‏گردد.

«وذلك أ حد موافقات عمر (ره) وهي مشهورة، وعدّ الشّيعة ما وقع منه من المثالب، قالوا: لما فيه من سوء الأدب وتخجيل سوده حرم رسول اللَّه (صلى الله عليه و سلم) وايذائها بذلك. واجاب أهل السّنة، بعد تسليم صحة الخبر أنّه (ره) رأى‏ أن لابأس بذلك، لما غلب على ظنّه من ترتب الخير العظيم... »

تفسير روح المعانى، ج 22، ص 72.

و نيز بخارى - يا برخى از راويان حديث - در كتاب وضوء اين داستان را چنين توجيه كرده‏اند، كه اين اهانت و سوء ادب «حرصاً على أن ينزل الحجاب» بوده.

صحيح بخارى، ج 1، كتاب الوضوء، باب 109 خروج النّساء الى البراز.

و حال آنكه خود در تفسير سوره احزاب گفته است: اين داستان پس از نزول آيه حجاب بوده است. همان.

اين امر موجب گرديده تا برخى از شارحان بخارى ناگزير شوند براى جمع بين اين احاديث بگويند شايد اين داستان مكرّر تحقق يافته است.

«قال الكرمانى: فان قلت: وقع هنا أنّه كان بعد ضرب الحجاب، وتقدم في الوضوء أ نّه كان قبل الحجاب، فالجواب: لعله وقع مرتين. »

فتح البارى، عسقلانى، ج 8، ص 391.

به هر حال، آنگاه كه حكومت در دست پيامبراكرم (ص) بود، و آنان محكوم بودند، بر آن حضرت جرئت مى‏كردند. گاه با آرزوى رحلت پيامبر، خيال ازدواج با همسرش را در سر مى‏پروراندند، گاه با عبارات توهين آميزى همسران پيامبر (ص) را مخاطب قرار مى‏دادند.

آه، اين چه جرئتى وقيحانه است؟ تصور رحلت رهبران دينى براى ارادتمندانشان بسيار دشوار است. آه چه مظلوميتى؟ آه چه غربتى؟

يا رسول‏اللَّه «اصبنا بك يا حبيب قلوبنا فما اعظم المصيبة حيث انقطع عنا الوحى و حيث فقدناك». هنوز 60 بهار از عمر شريف و مباركت نگذشته بود كه تو را درباره همسرانت آزردند ! هواى ازدواج با همسرانت را پس از رحلتت در سر پروراندند ! با جمله‏هاى اهانت آميز با ناموست سخن راندند ! تا خدا فرمود (وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً)

آه چه جرئتى؟ آيا اين قوم پس از آنكه خود به حكومت رسيدند، و فاطمه (س) و اهل‏بيت پيامبر (ص) در ظاهر محكوم و مقهور گرديدند، براى پى‏گيرى اهدافشان جرأت نخواهند داشت؟ چون دختر پيامبر است؟ چون همسر على است؟ چون مصيبت زده است؟ آن هم به بزرگترين مصائب؟ نه، اين امور بر جرئت آنان مى‏افزود.

امّا هنوز جاى سؤال است كه چرا از شجاعت پيامبر (ص) و على‏ عليه السلام نمى‏هراسيدند و جرأت مى‏كردند؟ يا به تعبير ديگر، چرا پيامبر و على صلوات اللَّه عليهما از شجاعت و غيرت خود بهره نمى‏گرفتند، تا مخالفان چنان جرأت كنند و بر آنها چيره شوند؟

اولاً: خاندان پيامبر (ص) همانند ديگران نيستند.

آنچه آنان را به عكس العمل وا مى‏دارد فقط امر الهى و رضاى اوست. آنان بر اساس تعصب، غضب، منافع شخصى، دفاع از خود و متعلقات خود حركت نمى‏كنند. بلكه تنها مدافع دين و تابع وظيفه و امر الهى‏اند.

حضرت على (ع) تنها بر اساس امر و فرمان عمل مى‏كرد، او امر به صبر شده بود، پس امتثالاً لامر اللَّه سبحانه صبر كرد.

ثانياً: روشن است كه اگر به همسر يا مادر و خواهر كسى - هر چند ضعيف و غيرشجاع - هجوم برند، او در خانه نخواهد نشست و به دفاع برمى‏خيزد. امّا اگر بداند كه مهاجمين مى‏خواهند با تحريك احساسات، وى را به عكس‏العمل وادارند تا به اهداف شوم خود برسند. اگر شخصى با تدبير و عاقل و مسلط بر نفس خود باشد هيچگاه دشمن را با عكس العمل به اهدافش نمى‏رساند.

على (ع) مى‏دانست آشوب و جنجال هدف مهاجمين است، تا در پرتو آن امر را مشتبه نموده و فرصت را براى معرّفى حق از على و فاطمه‏ عليهما السلام بگيرد. على با صبر و بردبارى نقشه شوم مهاجمين را خنثى كرد. و با فدا نمودن خود و همسرش، مسؤوليت بزرگ خود را براى حفظ دين ايفا و حجت را تا روز قيامت بر خلق تمام كرد.

و به اين ترتيب پرسشهاى فراوانى را پيش‏روى تاريخ قرارداد، كه از آن جمله است: چرا خورشيد عُمْر فاطمه (س) به آن زودى غروب كرد؟ آيا به مرگ طبيعى بود؟

تهديد به آتش كشيدن خانه در آن تأثير نداشت؟

آتش‏زدن در خانه چطور؟

در به پهلوزدن چطور؟

سقط جنين و بيمارى پس از آن باعث شهادت نبود؟

اگر اينها نبود؟ يا اينها موجب شهادت نبود؟

پس چرا: همانطور كه بخارى ومسلم مى‏گويند: فاطمه (س) تا آخر عمر از ابوبكر قهر بود؟

« فغضبت فاطمة بنت رسول اللَّه (ص) فهجرت ابابكر فلم تزل مهاجرته حتى توفّيت ».

صحيح بخارى، ج 2، ص 504، كتاب الخمس، باب 837، ح‏1265.

« فوجدت فاطمة على ابى بكر فى ذلك فهجرته فلم تكلّمه حتّى‏ توفّيت. »

همان، ج 3، ص 252، كتاب المغازى، ب 155 غزوه خيبر، حديث 704. و صحيح مسلم، ج 4، ص 30، كتاب الجهاد و السير، باب 15، ح 52.

 ‏ چرا در بخارى آمده است: فاطمه (س) پنهان بخاك سپرده شد؟

«فلمّا توفّيت دفنها زوجها علىٌّ ليلاً ولم يؤذن بها أبابكر وصلّى‏ عليها. »

همان.

چرا چنانكه بخارى نقل كرده: نيمه شب دفن گرديد؟

همان. ‏

چرا قبر تنها يادگار پيامبر (ص) هنوز مخفى است؟ چرا پس از گذشت سالها از اين ماجرا، مسلم آورده‏ است كه: على (ع) ابوبكر و عمر را كاذب، آثم، غادر و خائن مى‏دانست؟

قال عمر لعلى وعباس: « فرأيتماه (ابابكر) كاذباً آثماً غادراً خائناً... فرأيتماني كاذباً آثماً غادراً خائناً... »

 صحيح مسلم، ج 4، ص 28، كتاب الجهاد و السير، باب 15 حكم الفئ، حديث 49.

شايد اگر پس از آنچه بر فاطمه (س) گذشت على (ع) بپامى‏خاست و با ضاربين و قاتلين فاطمه (س) درگير مى‏شد. امروز تحريف گران تاريخ مى‏گفتند على براى گرفتن حكومت به نبرد پرداخت و در زد و خوردها و درگيريها فاطمه كشته شد و على (ع) قاتل فاطمه است. ديگر پاسخ سؤالات فوق چنين روشن نبود.

اين قبيل امور از تحريف گران تاريخ بعيد نيست، چه اينكه انكار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) كمتر از اين نمى‏باشد. تحريف گران تاريخ، توجيه كنندگان حقايق، در مورد شهيد جنگ صفين، عمّار ياسر، كه پيامبراكرم (ص) فرموده بود: « يقتله الفئة الباغية»:

« فراه النّبيّ (صلى الله عليه و سلم) فينفض التّراب عنه ويقول: تقتله الفئة الباغية ويح عمّار يدعوهم الى الجنّة ويدعونه الى النّار»

صحيح بخارى، ج‏1، ص‏254، كتاب الصّلاة، باب 304، التعاون فى بناء المسجد.

تو را گروهى سركش به شهادت مى‏رسانند.

 چون صدور اين حديث از پيامبراكرم (ص) مورد اتفاق بود، و قابل انكار نبود، و يكى از ادلّه روشن بغى و بطلان قاتلين عمّار و رهبرشان بود، آنانكه براى دفاع از معاويه از هيچ مكابره‏اى روى گردان نبودند، روز را تاريك و شب را روشن معرفى مى‏كردند، مگر نگفتند على قاتل عمّار است؟ چون وى را به جنگ آورده است؟ ! غافل از اينكه پيامبر اكرم (ص) در ادامه سخنش فرموده بود:

«يدعوهم الى الجنّة و يدعونه الى النار »

همان

عمّار آنان را به سوى بهشت مى‏خواند و آنان عمّار را به سوى آتش دعوت مى‏كنند.

 و به اين وسيله پيامبر اكرم (ص) مخالفان على (ع) و رهبرشان را مصداق آيه شريفه:

وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ

سورة القصص، آية 41.

قرارداد.

تصاوير-شهادت حضرت-فاطمه-shabhayetanhayi.ir (4)



شنبه 9 فروردين 1393برچسب:, :: 9:7 قبل از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه



شنبه 9 فروردين 1393برچسب:, :: 8:26 قبل از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

 

 

سخنان مقام معظم رهبری در جمع مردم در مشهد مقدس و در روز نخست سال نو، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی داشت.

به گزارش فارس، سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در مشهد مقدس با پوشش رسانه‌ای گسترده‌ای همراه بود.

خبرگزاری فرانسه: اظهارات آیت‌الله خامنه‌ای موضع ایران در برابر تهدیدات غرب را تقویت کرد

خبرگزاری فرانسه لحظاتی پس از پایان سخنرانی مقام معظم رهبری در شهر مقدس مشهد، این سخنان را بازتاب و گزارش داد آیت‌الله خامنه‌ای هشدار داد ایران هرگونه حمله از سوی آمریکا یا اسرائیل را پاسخ خواهد داد.

این خبرگزاری با پوشش این بخش از سخنان رهبری که ایران به دنبال ساخت بمب اتمی نبوده و نیست اما اگر از سوی دشمن خواه آمریکا یا رژیم صهیونیستی هدف حمله قرار خواهد گیرد به همان سطح، حمله آنها را پاسخ خواهد داد، افزود که اظهارات آیت الله خامنه‌ای موضع ایران در برابر تهدیدات غرب علیه برنامه هسته‌ای خود را تقویت کرد.

خبرگزاری فرانسه در ادامه نوشت: رهبر ایران پاسخ به هرگونه حمله را حق ایران توصیف و اعلام کرد که بر اساس تعالیم الهی درصورتی که دشمن تجاوز را آغاز کند، شکست را در پیش رو خواهد داشت.

این خبرگزاری به نقل از مقام معظم رهبری افزود: "این سنت الهی است. ما به دنبال حمله یا تهاجم نیستیم بلکه به دنبال حفظ موجودیت و هویت جمهوری اسلامی هستیم."

آسوشیتدپرس: رهبر ایران تاکید کرد ایران به دنبال ساخت سلاح اتمی نبوده و نیست

خبرگزاری آسوشیتدپرس با بازتاب سخنان رهبری ایران در حرم رضوی(ع) نوشت:" آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی که به طور زنده از شبکه دولتی ایران پخش می‌شد، با نام‌بردن از اسرائیل و آمریکا هشدار داد، ایران هرگونه حمله آمریکا و اسرائیل را به همان سطح پاسخ خواهد داد."

این خبرگزاری با اشاره به تهدیدات آمریکا و اسرائیل برای حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران افزود: "رهبر ایران تصریح کرد ایران بمب اتمی نداشته و قصد ساختن آن را نیز ندارد."

رویترز: رهبر ایران هشدار داد در هر سطحی که دشمن حمله کند ایران پاسخ خواهد داد

خبرگزاری انگلیسی رویترز طی خبری به پوشش سخنرانی مقام معظم رهبری در مشهد مقدس پرداخت.

این خبرگزاری به نقل از رهبر ایران نوشت: ایران تسلیحات هسته‌ای ندارد و نخواهد ساخت اما در مقابله با تجاوز دشمنان چه از سوی آمریکا باشد یا رژیم صهیونیستی، برای دفاع از خود، در همان سطحی که دشمن به ما حمله کند، حمله خواهیم کرد.

رویترز ادامه داد که رهبر ایران در سخنرانی سالانه خود به مناسبت نوروز اضافه کرد: آمریکایی‌ها اشتباه بزرگی مرتکب می‌شوند اگر فکر کنند که با تهدیدها می‌توانند ملت ایران را نابود کنند.

این خبرگزاری انگلیسی در ادامه به تهدیدهای آمریکا و اسرائیل علیه ایران پرداخت و به مذاکره آتی ایران با گروه 5+1 نیز اشاره‌ای کرد.

رویترز در ادامه نوشت که رهبر ایران در سخنرانی خود به دستاوردهای هسته‌ای ایران طی 12 ماه گذشته از قبیل افزایش غنی‌سازی تا 20 درصد و ساخت میله‌های سوخت برای رآکتور تهران اشاره کرد.

این خبرگزاری انگلیسی اضافه کرد که رهبر ایران گفت: در شرایطی که دشمنان درباره سقوط ملت ایران و تحریم‌های سخت صحبت می‌کنند ایران تمامی این دستاوردها را بدست آورد.

دویچه‌وله: رهبر ایران تاکید کرد آمریکا در صورت حمله به ایران مرتکب اشتباه بزرگی می‌شود

پایگاه اینترنتی "دویچه‌وله" آلمان طی خبری کوتاه به انتشار بخش‌هایی از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در مشهد مقدس پرداخت.

این پایگاه اینترنتی آلمانی نوشت: رهبر جمهوری اسلامی ایران روز سه‌شنبه (اول فروردین) در سخنان نوروزی خود در مشهد گفت: ایران در صورتی که مورد حمله قرار بگیرد در همان سطح پاسخ خواهد داد.

دویچه‌وله ادامه داد: آیت‌الله خامنه‌ای در این سخنان تأکید کرد که ایران در پی رسیدن به سلاح اتمی نیست، اما در صورت حمله آمریکا و رژیم صهیونیستی از خود "در همان سطح" دفاع خواهد کرد. وی افزود، آمریکا در صورت حمله به ایران مرتکب "اشتباه بزرگی" خواهد شد.

بی‌بی‌سی: رهبر ایران با استناد به قرآن نوید داد حمله‌کنندگان به ایران شکست می‌خورند

پایگاه اینترنتی "بی بی سی" طی خبری به پوشش بخش‌هایی از سخنان مقام معظم رهبری در جمع مردم در مشهد مقدس پرداخت.

بی‌بی‌سی نوشت:  آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران تأکید کرد که کشورش در پی تولید سلاح اتمی نیست، اما اگر مورد حمله قرار گیرد، در همان سطح پاسخ خواهد داد.

این پایگاه اینترنتی ادامه داد: آقای خامنه ای در نخستین روز سال ۱۳۹۱ و در سخنرانی نوروزی خود در مشهد، با قرائت آیاتی از کتاب مقدس مسلمانان گفت که "قرآن به ما نوید داده است که اگر دشمن به شما حمله کرد، قطعا شکست خواهد خورد".او گفت که مردم ایران در فکر تهاجم و تجاوز نیستند، اما هستی، هویت، دین و "جمهوری اسلامی خود" را با تمام وجود دوست دارند.

بی‌بی‌سی اضافه کرد: رهبر ایران گفت که کشورهای غربی قصد دارند با اعمال تحریم های اقتصادی مردم ایران را از حکومت این کشور جدا کنند. به گفته او، این کشورها می دانند که ایران در پی تولید سلاح اتمی نیست و پرونده هسته ای ایران تنها بهانه ای برای فشار آوردن به حکومت جمهوری اسلامی است.

بر اساس گزارش بی‌بی‌سی ، آیت الله خامنه ای گفت: "ما به دلایل خودمان به هیچ وجه به دنبال سلاح هسته ای نیستیم. نه تولید کرده ایم و نه تولید خواهیم کرد. این بهانه است". رهبر ایران گفت که مشکل اصلی غرب با ایران به منابع نفت و گاز این کشور مربوط می شود. به گفته او، کشورهای غربی از نظر منابع انرژی دچار مشکل هستند و منابع نفت و گاز آنها در سال های آینده پایان خواهد گرفت در حالی که ایران از نظر مجموع ذخایر نفت و گاز در صدر کشورهای جهان قرار دارد.

بی‌بی‌سی اضافه کرد که رهبر ایران گفت: "مسئله، مسئله هسته ای یا حقوق بشر نیست. مسئله جمهوری اسلامی است که مثل شیر در مقابل اینها ایستاده است".او در عین حال به کشورهای غربی توصیه کرد که به جای تقابل با مردم ایران، "محترمانه" با آنها رفتار کنند.

النشره: رهبر ایران به شکسته شدن هیبت آمریکا در جهان معتقد است

پایگاه خبری "النشرة" لبنان طی خبری به پوشش بخش‌هایی از سخنان مقام معظم رهبری در مشهد مقدس پرداخت.

این پایگاه اینترنتی نوشت که رهبر ایران هشدار داد که ایران به هر حمله در همان سطح پاسخ خواهد داد.

النشره نوشت: رهبر ایران که این سخنان را به مناسبت عید نوروز مطرح می‌کرد تاکید کرد که قدرت‌های استکباری سال گذشته با مشکلات متعددی به دلیل سرنگون شدن دیکتاتورهای منطقه و انزوایی که علیه اسرائیل تحمیل شده، مواجه شده‌اند.

این پایگاه اینترنتی لبنانی اضافه کرد که رهبر ایران گفت: پیشرفت علمی و فناوری که دانشمندان ایرانی آن را بدست آوردند بسیار بیشتر از آن چیزی است که در رسانه‌ها اعلام می‌شود.

النشره افزود که آیت‌الله خامنه‌ای گفته است که هیبت آمریکا در بسیاری از مناطق جهان شکست خورده و آمریکا با مشکلات متعددی مواجه است.

یدیعوت آحارونوت: رهبر ایران بر مقابله به مثل دربرابر حمله آمریکا و اسرائیل تاکید کرد

پایگاه اینترنتی رونامه صهیونیستی "یدیعوت آحارونوت" طی خبری به پوشش بخش‌هایی از سخنان مقام معظم رهبری در جمع مردم در مشهد مقدس پرداخت.

یدیعوت آحارونوت نوشت: "آیت‌الله علی خامنه‌ای" در سخنان روز سه‌شنبه خود گفت که در صورت تجاوز از سوی آمریکا یا اسرائیل، ایران از خود دفاع و اقدام متقابل انجام خواهد داد.

این روزنامه صهیونیستی در ادامه نوشت که رهبر ایران تاکید کرد که تسلیحات هسته‌ای نداریم و نخواهیم ساخت اما در مقابله با تهاجم دشمنان چه از سوی آمریکا یا از سوی رژیم صهیونیستی باشد، برای دفاع از خود در همان سطحی که به ما حمله کنند، اقدام خواهیم کرد.

یدیعوت آحارونوت اضافه کرد که رهبر ایران در جمع هزاران نفر در مشهد گفت: آمریکا در حال ارتکاب اشتباه بزرگی است در صورتی که فکر کند با تهدید کردن می‌توانند ملت ایران را نابود کنند.

سی.ان.ان: رهبر ایران در میان شعار مرگ بر آمریکا از عظمت ایران سخن گفت

شبکه خبری سی.ان.ان با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در آغاز سال نوی شمسی در حرم امام رضا(ع)نوشت: آیت الله خامنه ای در سخنرانی ابتدای سال خود از آمادگی ایران برای پاسخ به حمله آمریکا در  هر سطحی خبر داد.

سی.ان.ان با اشاره به سرداده شدن شعار مرگ بر آمریکا در میان سخنرانی مقام معظم رهبری نوشت: رهبر ایران غرب را ناتوان از هرگونه آسب زدن به دستاوردهای انقلاب اسلامی معرفی کرد و از عظمت ایران سخن گفت.

این شبکه خبری آمریکایی در ادامه گزارش خود آورده است: رهبر ایران در سخنان خود به این نکته اشاره کرد که ایران سلاح هسته ای نمی سازد و در آینده نیز نخواهد ساخت.

سی.ان.ان با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در خصوص مصرف کالاهای داخلی آن را به عنوان اصلی ترین راهبرد ایران برای مقابله با تحریم ها عنوان کرده است و از ضرورت همکاری دولت و با صنایع برای افزایش تولید داخلی عنوان کرد.

همچنین این شبکه خبری با اشاره به سخنان نوروزی اوباما، از افزایش تنش های آمریکا با ایران در سال نوی میلادی خبر داد.

العربیة: سخنان رهبر ایران موضع تهران در مقابله با غرب را تقویت کرد

پایگاه اینترنتی شبکه خبری "العربیة" طی خبری به پوشش بخش‌هایی از سخنان مقام معظم رهبری در مشهد مقدس پرداخت.

العربیه گفت که رهبر ایران اعلام کرد که ایران به هر حمله‌ای که از سوی آمریکا و اسرائیل صورت بگیرد، پاسخ خواهد داد.

العربیة ادامه داد که رهبر ایران تاکید کرده که ایرن به دنبال تسلیحات اتمی نبوده و آن را نخواهد ساخت اما اگر هرگونه حمله‌ای از سوی دشمنان چه آمریکا و چه رژیم صهیونیستی صورت گیرد، ایران در همان سطحی که مورد حمله قرار می‌گیرد، حمله خواهد کرد.

العربیة نوشت که این اظهارات رهبر ایران، موضع تهران را در مقابله با غرب در برنامه هسته‌ایش تقویت کرد.

پایگاه اینترنتی این شبکه خبری در ادامه نوشت که رهبر ایران با استناد به قران اعلام کرد که در صورتی که دشمن نخست به شما حمله کرد، قطعا شکست خواهد خورد.

العربیة نوشت که رهبر ایران گفت: این قانون خداوند است. ما به دنبال حمله و تجاوز نیستیم اما ما به ماهیت و هویت جمهوری اسلامی تعلق داریم.



شنبه 9 فروردين 1393برچسب:, :: 8:12 قبل از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

افسران - سخنان زیبا سید حسن نصرالله عزیزمون درباره آقا امام خامنه ای  .....:) :)



شنبه 9 فروردين 1393برچسب:, :: 8:5 قبل از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه
 
سخنرانی رهبر معظم انقلاب در جمع کاروان‌های راهیان نور
 
 
بسم‌الله‌الّرحمن‌الرّحيم‌
الحمدلله ربّ العالمين و الصّلاة والسّلام على‌ سيّدنا و نبيّنا ابى‌القاسم المصطفى‌ محمّد و على اله الأطيبين الأطهرين المنتجبين الهداة المهديّين المعصومين سيّما بقيّة الله فى الأرضين.
اگر از عوامل معنوى و آنچه خداى متعال وعده‌ى آن را به مؤمنان و مجاهدان راه حق داده است هم صرفِ‌نظر كنيم، بر حسب قوانين عادى زندگى جوامع بشرى، هر جامعه‌اى عزّتش، قدرتش، آبرو و حيثيّتش، هويّتش بستگى دارد به مجاهدت و به تلاش. با تنبلى و تن‌آسايى، هيچ ملّتى نميتواند مقام شايسته‌اى را در ميان ملّتهاى عالم يا در تاريخ پيدا كند. آنچه كه ملّتها را، هم در تاريخ و هم در دوران خودشان، در ميان ملّتهاى عالم سربلند ميكند، مجاهدت است، تلاش است. اين تلاش، البتّه شكلهاى گوناگونى دارد؛ همتلاش علمى، هم تلاش اقتصادى، هم تلاش به معناى تعاون اجتماعى ميان افراد، همه لازم است؛ امّا در رأس همه‌ى اين تلاشها، آمادگى براى جان‌فشانى است كه يك ملّت را در ميان ملّتها سرافراز ميكند. اگر در ميان هر ملّتى كسانى وجود نداشته باشند كه آماده باشند از جان خود، از راحت خود، در راه رسيدن به آرمانها صرفِ‌نظر كنند، آن ملّت به جايى نخواهد رسيد. كارى كه انقلاب براى ما مردم ايران انجام داد، اين بود كه اين راه را در مقابل ما روشن كرد؛ آحاد ملّت ما فهميدند و احساس كردند كه بايد در راه آرمانهاى بلند، مجاهدت كنند و در مقابل دشمنان اين آرمانها بايستند؛ و ايستادند.

دفاع مقدّس ما، دوران جنگ هشت‌ساله‌ى پر ماجراى اين كشور، داستان ايستادگى ملّت ايران و ايستادگى جوانان ما در مقابل خباثتها و دشمنى‌هاى كفر و استكبار جهانى است. درست است، در مقابل ما به‌ظاهر يك رژيم بعثى بود - صدّام بود - و او هم عنصرى بود به‌قدر كافى خبيث، به‌قدر كافى ضدّ بشريّت و ضدّ انسانيّت، امّا فقط او نبود؛ آن چيزى كه موجب شد اين جنگ، هشت سال ادامه پيدا كند، عوامل پشت پرده‌ى استكبار جهانى بودند كه او را تشويق ميكردند، به او وعده ميدادند، امكانات ميدادند. آن‌وقتى كه در اين سرزمين‌هاى خوزستان - كه شما حالا بخشى از آنها را مشاهده كرديد - دشمنان ما مجبور به عقب‌نشينى شدند، يك دولت اروپايى به آنها وسيله‌اى داد كه بتوانند در دريا، خباثت و شيطنت و شرارت خودشان را ادامه بدهند؛ موشكى به آنها دادند. نميگذاشتند عمليّاتى كه در منطقه انجام ميگيرد، سرنوشت جنگ را به انتها برساند؛ تشويقش ميكردند. يعنى دست استكبار جهانى، دست همين دولتهاى اروپايى و دولت آمريكا، پشت رژيم خبيث معاند بعثى قرار داشت و او را به ادامه‌ى كار تشويق ميكرد. نميخواستند بگذارند جمهورى اسلامى از اين حادثه‌ى بزرگ، پيروز و سربلند بيرون بيايد؛ ميگفتند صريحاً.

بعد از آنكه در همين عمليّاتى كه در اين منطقه اتّفاق افتاد - منطقه‌ى دارخوين؛ اينجا منطقه‌ى درگيرى بسيار تعيين‌كننده‌ى عمليّات ثامن‌الائمّه بود - كه سپاه پاسداران و ارتش جمهورى اسلامى ايران با همكارى يكديگر، براى دستور امام برنامه‌ريزى كردند، طرّاحى كردند، در همين منطقه توانستند دشمن را عقب بنشانند و آن روحيّه‌اى را كه دشمن به‌خاطر پشتيبانى‌هاى فرنگى‌ها و خارجى‌ها و اروپايى‌ها به‌دست آورد، در هم بكوبند و بشكنند و محاصره‌ى آبادان را از  بين ببرند؛ بعد از اين عمليّات، عمليّات طريق‌القدس؛ بعد از اين عمليّات، عمليّات فتح‌المبين؛ بعد عمليّات الى‌بيت‌المقدّس؛ اين عمليّات‌هاى پشت سر هم كه رزمندگان عزيز ما، جوانان فداكار ما در قالب ارتش، در قالب سپاه، در قالب بسيج و نيروهاى مردمى، در قالب مجموعه‌هاى عشايرى، حتّى در قالب شهربانى و ژاندارمرى و كميته‌هاى آن روز، مى‌آمدند در اين ميدان جنگ و اين فداكارى‌ها را انجام ميدادند؛ اين عمليّات ميتوانست جنگ را به خاتمه برساند و پايان بدهد؛ امّا جبهه‌ى دشمن نظام اسلامى - يعنى همين اروپايى‌ها و دولتهاى اروپايى و دولت آمريكا - نميگذاشتند؛ طرف مقابل را تشويق ميكردند، امكانات جديدى به او ميدادند، او را به برنده شدن در اين جنگ اميدوار ميكردند؛ لذا جنگ هشت سال طول كشيد. هشت سال جنگ، شوخى نيست؛ جنگهاى بزرگ و معروف دنيا در دورانهاى نزديك به ما، چهار سال و پنج سال و شش سال و اين‌جورها طول كشيده؛ هشت سال جنگ، آن‌هم در اين منطقه‌ى وسيع، از شمال تا جنوب - از منطقه‌ى شمال غربى كشور تا اين انتهاى جنوب - اين درگيرى‌ها وجود داشت. قصدشان اين بود كه كارى كنند كه نظام اسلامى احساس كند كه قادر بر مقابله‌ى با اين دشمنان نيست؛ ميخواستند كارى كنند كه جمهورى اسلامى را به‌عنوان يك مجموعه‌ى ضعيف و ناتوان معرّفى كنند. خداى متعال دست قدرت خود را نشان داد و دهان دشمنان جمهورى اسلامى و دشمنان پرچم برافراشته‌ى اسلام را با مشت پولادين سنّت الهى خُرد كرد و بينى آنها را به خاك ماليد و نشان داد كه نظام اسلامى، چون متّكى به ايمانهاى مردم و به عواطف مردم است، در مقابل همه‌ى قدرتهاى مادّى جهان، هم ميتواند از خود دفاع كند، هم ميتواند طرف مقابل را وادار به اعتراف به عجز كند. به عجز خودشان اعتراف كردند؛ قبول كردند كه در مقابل مشت قاطع گروندگان به اسلام و مؤمنان به وعده‌هاى الهى، نميتوانند ايستادگى كنند؛ تبليغاتشان خنثى شد. سعى ميكردند به ما مردم ايران - ما مؤمنين به آيات كريمه‌ى الهى - بباورانند كه شما نميتوانيد در مقابل قدرتهاى مادّى دنيا بايستيد؛ ميخواستند اين را به ما بباورانند. و به شما برادران عزيز و به همه‌ى ملّت ايران عرض كنم: شكست يك ملّت آن‌وقتى اتّفاق مى‌افتد كه معتقد بشود كه نميتواند كارى انجام بدهد؛ اين اوّلِ شكست هر ملّتى است. آنها خواستند اين احساس را در دوران جنگ تحميلى در دل ايرانيان به‌وجود بياورند، امّا قضيّه به‌عكس شد. جنگ تحميلى - يعنى دفاع مقدّس ملّت ايران - نشان داد كه يك ملّت در سايه‌ى اتّحاد، در سايه‌ى ايمان به خدا، در سايه‌ى حُسن‌ظنّ به خداى متعال و اعتقاد به صدق وعده‌ى الهى، ميتواند از همه‌ى گذرگاه‌هاى دشوار عبور كند و ميتواند در مقابل دشمنان بايستد و ميتواند دشمن را وادار به هزيمت و عقب‌نشينى كند؛ جنگ تحميلى اين را به همه‌ى ما نشان داد.
من به شما عرض ميكنم، نگذاريد ياد دوران دفاع مقدّس از يادها برود. آمدن به اين مناطق جنگى - چه در تعطيلات نوروزى و چه در دوره‌ى سال؛ كه بحمدالله حالا  در دوره‌ى سال هم كسانى از سرتاسر كشور به اين مناطق مسافرت ميكنند و اين سرزمين‌ها را زيارت ميكنند - بسيار كار پسنديده‌اى است، كار درستى است، كار عاقلانه‌اى است كه ملّت ايران ميكند؛ خاطره‌ى اين سرزمين‌ها را زنده نگه داريد. اين سرزمين‌ها، اين بيابانها، اين رود كارون، اين جاده‌ى اهواز - آبادان يا اهواز - خرّمشهر، اين مناطق گوناگون كه با اسمهاى مختلفى امروز خودشان را به شما معرّفى ميكنند، اينها شاهد برترين فداكارى‌ها و مجاهدتها و ازخودگذشتگى‌ها بوده‌اند. بنده فراموش نميكنم در آن ماه‌هاى اوّل جنگ - در آن ماه‌هاى محنت، نبودن نيرو، نبودن امكانات، نبودن آموزش، نبودن انسجام و سازماندهى، در آن سختى همه‌جانبه‌ى مادّى - جوانهاى ما با روحيّه‌هاى خوب، از همين اهواز مى‌آمدند به مناطق مختلف؛ از جمله همين‌جا، منطقه‌ى دارخوين. يك مشت از جوانهاى مؤمن و حزب‌اللّهى كه من اشخاصشان را هم بعضاً مى‌شناسم، آمدند در همين روستاى محمّديّه كه نزديك است، سنگرهاى انفرادى ميكندند؛ در تاريكى شب از اين سنگرهاى انفرادى مى‌آمدند بيرون و صد متر دويست متر جلوتر ميرفتند، باز آنجا سنگر ميكندند؛ تمام روز را زير اين آفتاب داغ خوزستان در سنگرها ميماندند، سختى‌ها را تحمّل ميكردند، خود را به دشمن نزديك ميكردند؛ تا وقتى كه نوبت عمليّات رسيد كه در مهر ماه سال بعد از حمله - در آخر شهريور ۵۹ حمله‌ى دشمن شروع شد، در مهر ۶۰ - در اين منطقه‌ى دارخوين و همه‌ى اين مناطق اطراف، با نيروهاى رزمنده‌ى ارتش و سپاه و بسيج و غيره، توانستند پاداش آن مجاهدتها را بگيرند و به ملّت ايران هديه كنند؛ اينها يادهاى ارزشمندى است، نبايد بگذاريد اين يادها فراموش بشود.
در هر كدام از اين مناطق، قضايايى اتّفاق افتاده است كه يكى از اين قضايا در ميان هر كشورى و هر ملّتى اتّفاق بيفتد، كافى است براى اينكه در تاريخ، آن ملّت را سر بلند كند. همين مسائلى كه در عمليّات بيت‌المقدّس اتّفاق افتاد، يا آنچه در عمليّات فتح‌المبين اتّفاق افتاد، يا آنچه بعد از اينها در عمليّات خيبر اتّفاق افتاد، ذرّه ذرّه‌ى اين عمليّات و شخصيّت‌هايى كه اين فداكارى‌ها از آنها سر زد و حوادث را ساختند، ميتواند مجموعه‌اى از افتخارات بزرگ و ماندگار و فراموش نشدنى را براى ملّت ايران رقم بزند. دشمنها ميخواهند ما يادمان برود؛ ميخواهند قضيّه‌ى دفاع مقدّس از يادمان برود، فداكارى‌ها از يادمان برود، شخصيّت‌هايى را كه در اين فداكارى‌ها نقش آفريدند يا نشناسيم يا از ياد ببريم، اين‌جور ميخواهند. بعضى ميخواهند آن دوران را تخطئه كنند، آن آدمها را تخطئه كنند، آن جهت‌گيرى را و آن مسير را كه امام بزرگوار و حكيم و بنده‌ى بصير الهى آن مسير را معيّن كرده بود تخطئه كنند؛ براى اينكه ميدانند كه هر ذرّه‌اى و هر نقطه‌اى از اين حوادث، براى ملّت ايران فراموش نشدنى است و تأثيرات بزرگِ سازنده‌اى دارد.
بنده باز هم به ملّت ايران عرض ميكنم اين حركت راهيان‌نور را مغتنم بشمريد؛ از شما برادران و خواهران عزيزى كه از راه‌هاى دور به اين نقطه آمديد و بخشى از مجموعه‌ى عظيم حركت راهيان‌نور را تشكيل داديد هم تقدير و تشكّر ميكنم و اميدوارم ان‌شاءالله همه‌ى شما مأجور باشيد و همه‌ى شما ان‌شاءالله با دست پُر و همراه با تجربه‌آموزى و بصيرت و همراه با انوار معنوى الهى ان‌شاءالله از اين منطقه جدا بشويد. خداوند متعال همه‌ى شما را محفوظ بدارد. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد ارواح طيّبه‌ى شهداى عزيز جنگ تحميلى را با اوليائت محشور بفرما. پروردگارا! ياد اين عزيزان و فداكاران را در خاطره‌هاى ما و در متن تاريخ ما ماندگار بدار. پروردگارا! ما را در مقابل دشمنان، در مقابل دشمنى‌ها، در مقابل خباثتها، با همان روحيّه‌اى كه مطلوب و مرضىّ پيغمبر اكرم و ائمّه‌ى هدى‌ است تا آخر نگه بدار. پروردگارا! ملّت ايران را بر دشمنانش پيروز كن؛ روح مطهّر امام بزرگوار را با اوليائش محشور كن.
 
 
و السّلام عليكم و رحمةالله و بركاته‌

 

 



 


بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌
الحمد للَّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابى‌القاسم المصطفى محمّد
و على اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین المکرّمین
سیّما بقیّةالله فى الأرضین‌

 خداوند متعال را از اعماق جان سپاسگزارم که یک بار دیگر و یک سال دیگر این توفیق را عنایت فرمود که روز اول سال در کنار شما برادران و خواهران زائر و مجاورِ این سرزمین پاک و مقدس، در کنار مرقد مطهر حضرت ابى‌الحسن على‌بن‌موسى‌الرضا (صلوات الله و سلامه علیه) باشم و از فیوضات این روز و از فرصت بزرگ دیدار شما برادران و خواهران عزیز بهره‌مند شوم. اولاً تبریک عرض میکنم حلول سال نو و عید نوروز را به همه‌ى ملت ایران، به شما برادران و خواهران عزیز، و مطالبى را در این مناسبت عرض میکنم.

 مطلب اوّلى که مورد نظر است که عرض بشود، به مناسبت گذشتن سى و یک سال از استقرار نظام جمهورى اسلامى، یک تعریف قرآنى از نظام مقدس اسلامى و از حکومت اسلامى است. اساس حکومت اسلامى و شاخص عمده‌ى این حکومت عبارت است از استقرار ایمان؛ ایمان به خدا، ایمان به تعالیم انبیاء و سلوک در صراط مستقیمى که انبیاء الهى در مقابل پاى مردم قرار دادند. اساس، ایمان است. فرستادن پیامبران الهى براى هدایت انسانها و ایجاد جوامع دینى و الهى در طول تاریخ تا امروز، در درجه‌ى اول براى این مقصود است. لذا میفرماید: «انّا ارسلناک شاهدا و مبشّرا و نذیرا. لتؤمنوا باللَّه و رسوله و تعزّروه و توقّروه و تسبّحوه بکرة و اصیلا».(1) یعنى هدف از فرستادن پیغمبران الهى، ایمان به خدا، دل بستن به ذات الهى و راه الهى، و دل بستن به آن تعالیمى است که انبیاء الهى به انسان تعلیم داده‌اند. این در سوره‌ى مبارکه‌ى «انّا فتحنا» است. در سوره‌ى مبارکه‌ى احزاب میفرماید: «انّا ارسلناک شاهدا و مبشّرا و نذیرا. و داعیا الى اللَّه».(2) رسالت پیغمبر، دعوت به خداست؛ این، اساس کار است. آن چیزى که به عنوان شاخص، میان نظام اسلامى و جامعه‌ى اسلامى و همه‌ى جوامع بشرى وجود دارد، در درجه‌ى اول این نکته است؛ مسئله‌ى ایمان به خدا، ایمان به غیب، ایمان به راهى که خداوند متعال براى سعادت دنیوى و اخروى انسان در مقابل بشر قرار داده است. اگر امروز نظام جمهورى اسلامى در مقابل نظامهاى گوناگون عالم سخنى براى گفتن دارد، مطلبى براى تحدى در قبال نظامهاى مادى در نظام جمهورى اسلامى وجود دارد، به خاطر همین است که شاخص عمده، ایمان است. امروز بشر به خاطر بى‌ایمانى، دچار منجلابهاى گوناگون زندگى است. بنابراین شاخص عمده، ایمان است. ایمان به خدا و راه خدا و راه انبیاء - که دنبال آن، عمل به این تعالیم است - فقط براى تعالى معنوى نیست؛ اگرچه عمده‌ترین ثمره‌ى آن، تعالى معنوى و تکامل انسانى و اخلاقى است؛ چون دنیا مزرعه‌ى آخرت است. از حرکت در زندگى دنیاست که انسان میتواند مدارج و معارج را طى کند و پیش برود. لذا زندگى مادى هم در گروى ایمان به خداست. پس ایمان به خداى متعال نه فقط سعادت معنوى را تأمین میکند، بلکه سعادت مادى را هم تأمین میکند. ایمان به خداى متعال موجب میشود که بشر در زندگى مادىِ خود بتواند همه‌ى آن چیزهائى را که انسان به آن نیازمند است، به دست بیاورد. «و لو انّهم اقاموا التّوریة و الانجیل و ما انزل الیهم من ربّهم لأکلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم»؛(3) اگر اقامه‌ى دین بشود، اگر تعالیم اسلامى در جامعه عمل بشود، انسانها از لحاظ رفاه به آن حدى میرسند که هیچ نیازى براى آنها باقى نماند که تأمین نشده باشد. از لحاظ آسایش معنوى و روانى انسان، احساس امنیت و آرامش، باز نقش ایمان برجسته است. به گفته‌ى قرآن: «قد جائکم من اللَّه نور و کتاب مبین. یهدى به اللَّه من اتّبع رضوانه سبل السّلام»؛(4) راه‌هاى سلامت را، راه‌هاى آرامش را، راه‌هاى امنیت روانى را قرآن به انسان تعلیم میدهد؛ این راهى است که بشر را به آرامش روانى میرساند؛ یعنى همان چیزى که امروز دنیا در فقدان آن، در حال التهاب است. پیشرفت مادى هست، پیشرفت فناورى و علمى هست، ثروتهاى کلان در دست جوامع هست؛ اما آسایش نیست، آرامش نیست. این به خاطر کمبود این عنصر اساسى در زندگى انسان است، که عبارت است از ایمان. این یک مطلب اساسى با استفاده‌ى از قرآن کریم است که در جمهورى اسلامى، من و شما، همه‌ى آحادمان، همه‌ى جوانهایمان، همه‌ى نسلهاى رو به جلو که میخواهند فرداى سعادتمندى را براى کشورشان و براى خودشان و براى فرزندانشان تأمین کنند، باید به این توجه داشته باشند. اساس کار در نظام اسلامى ایمان است، که باید این ایمان را تأمین کرد؛ نه فقط در دل، بلکه در عمل، در برنامه‌ریزى‌ها و در همه‌ى اقدامها.

 امسال سى و دومین سالى است که نظام جمهورى اسلامى تشکیل شده است؛ یعنى دومین سال از دهه‌اى است که اعلام شد دهه‌ى پیشرفت و عدالت است. شعار پیشرفت و عدالت، یک شعار محورى است؛ یک مطلب اساسى است؛ یک نیاز است. در این مرحله، هدف کلان ملت عزیز ما و مسئولان باید پیشرفت و عدالت باشد. «پیشرفت» و «عدالت» دو خواسته‌اى است که انسانها به آن نیازمندند. پیشرفت، یعنى از لحاظ علم و عمل و آنچه که در دنیا براى یک جامعه لازم است، به نتائج مطلوب برسد. عدالت هم یعنى میان انسانها تبعیض وجود نداشته باشد، بى‌عدالتى نباشد، ظلم نباشد. هر دو خواسته، جزو خواسته‌هاى اساسى و اصلى و دیرین بشریت است، که تا تاریخ بشر وجود داشته است، این دو خواسته، خواسته‌ى اصلى انسانها بوده است: پیشرفت و عدالت. این شعارها را میشود داد؛ مهم این است که کِى میشود به این شعارها عمل کرد. ما در نظام جمهورى اسلامى، این دهه‌ى چهارم را هنگام مناسب براى عمل در جهت رسیدن به این دو شعار یافتیم. پیشرفت را میشود به معناى حقیقى کلمه به دست آورد؛ عدالت را هم با رشدى که در جامعه‌ى ما هست، با آگاهى و بصیرتى که مردم ما بحمداللَّه پیدا کرده‌اند، موانع را شناخته‌اند، اهداف را تشخیص داده‌اند، دوست و دشمن را امروز جوانهاى ما تشخیص میدهند، اگر مسئولى در پى عدالت باشد، میتواند در جامعه‌ى ما مقدمات استقرار عدالت کامل را فراهم کند. البته این کارِ کوتاه‌مدت نیست، کارِ بلندمدت است. بنابراین این دهه را، دهه‌ى پیشرفت و عدالت در نظر میگیریم. هر اقدامى که میشود، هر برنامه‌ریزى‌اى که میشود، باید این دو عنصر در آن ملحوظ باشد؛ هم در جهت پیشرفت جامعه باشد، هم در جهت عدالت باشد.

 کشور آمادگى‌هاى زیادى دارد. عزیزان من! در این سى سال، ملت و کشور در همه‌ى زمینه‌ها پیشرفت کرده است. زمینه براى یک حرکت عظیم و بنیانى، یک حرکت محسوس که اثر آن را در زندگى مردم بشود ملاحظه کرد، فراهم است. ما هم در زمینه‌ى زیرساختهاى اقتصادى پیشرفتهاى زیادى کرده‌ایم. در زمینه‌ى زیرساختهاى ارتباطى و مواصلاتى کارهاى بزرگى انجام گرفته است. در زمینه‌ى پیشرفت علمى و فناورى، یک روند پرشتابى از چندى قبل تاکنون آغاز شده است. ملاحظه میکنید؛ در زمینه‌هاى علمى، جوانان ما، دانشگاهیان ما، برجستگان و نخبگان ما به یک مراحلى دست پیدا میکنند که براى یک کشورى که از مرحله‌ى دانش و تحقیق و فناورى و ابتکار علمى بسیار دور بوده است و فاصله داشته است، بسیار چیزهاى عجیبى است.

 جوانان عزیز! امروز در کشور شما چیزهائى که ایران را در ردیف ده کشور اول دنیا قرار میدهد، یا در ردیف هشت کشور اول دنیا قرار میدهد، کم نیست. در بخشهاى مختلف، در بخشهاى علوم زیستى، علوم نانو، علوم فضائى، علوم گوناگون، شما مى‌بینید دانشمندان کشور - که عمدتاً هم همین جوانان پرشور و پرشوق و پرنشاط هستند - توانسته‌اند کشور را به اینجا برسانند که بگویند در این مقوله، ایران جزو هشت کشور دنیاست؛ در این مقوله، ایران جزو ده کشور اول دنیاست؛ یعنى این پیشرفت عظیمى است، این یک جایگاه مهمى است براى کشور.

 در زمینه‌ى اعتبار و اقتدار منطقه‌اى و بین‌المللى، امروز نظام جمهورى اسلامى و دستگاه اسلامى در کشور ما، آنچنان از ابهت و اهمیتى در چشم کشورها برخوردار است که دشمنان ما هم اعتراف میکنند که اعتبار بین‌المللى جمهورى اسلامى جزو برترینِ کشورهاى همسطح خود و کشورهائى است که میتوانند اثرگذار باشند. میتوان گفت جمهورى اسلامى از لحاظ اعتبار بین‌المللى و سیاسى در منطقه، در درجه‌ى اول قرار دارد. افرادى که بهترین تعبیر درباره‌ى آنها این است که انسان بگوید کوته‌بینند و دقت نظر ندارند، میشنوید از آنها که گاهى از اینکه فلان رئیس کشورِ مستکبر غربى یا فلان وزیر خارجه یا فلان مأمور بین‌المللى درباره‌ى ایران بدگوئى‌اى کرده است، این را دلیل بى‌اعتبارى نظام جمهورى اسلامى میشمارند؛ این خطاست. جمهورى اسلامى امروز در چشم ملتها، در چشم دولتها، حتّى در چشم دشمنانِ خودش داراى اعتبار و اقتدار است؛ یک دولت اثرگذار است. در مسائل جهانى، حضور نظام جمهورى اسلامى، یک حضور محسوس است؛ قابل مقایسه نیست با یک کشورى که از لحاظ وضع اقتصادى و وضع ثروت عمومى، در حد ایران است. یعنى ایران از همه‌ى کشورهائى که از لحاظ اوضاع اقتصادى از او جلوترند یا در سطح او هستند، از لحاظ تأثیر در سیاستهاى منطقه‌اى، بالاتر است.

 اینها همه زمینه‌هاست؛ سى سال تجربه‌ى خدمتگزارى و مدیریت هم امروز متراکم، در اختیار مسئولان نظام جمهورى اسلامى است. استمرار حرکت این نظام و استقرار و ثبات نظام جمهورى اسلامى، این اهمیت را داشته است، این اثر بزرگ را گذاشته است که یک تجربه‌ى متراکمِ ذى‌قیمتى در برخورد با مسائل جهانى و منطقه‌اى و مسائل داخلى در کشور جمع شده است؛ این خودش یک زمینه‌ى بسیار مهمى است، یک زیرساخت قابل توجهى است.

 چشم‌انداز روشنى تعیین شده است - یعنى سند چشم‌انداز بیست ساله‌ى جمهورى اسلامى - این سند باارزشى است. دولتهائى که پشت سر یکدیگر با انتخاب مردم بر سر کار مى‌آیند، میتوانند بر اساس این سند چشم‌انداز، اهداف را مشخص کنند؛ هر کدام بخشى از راه را بروند و دنباله‌ى کار را به دولت بعدى بسپارند. وجود سند چشم‌انداز، یکى از امکانات باارزش نظام جمهورى اسلامى است.

 یکى از امکانات بزرگ نظام، این نسل جوانِ تحصیلکرده‌ى پرانرژىِ پرانگیزه‌اى است که در کشور ما وجود دارد. اینها تحصیل کرده‌اند، درس خوانده‌اند، باانگیزه‌اند، در راه فهم و درک مسائل گوناگون در بخشهاى مختلف تلاش میکنند، داراى اعتماد به نفس‌اند. ما امروز در جوانهایمان احساس میکنیم یک اعتماد به نفسى وجود دارد که در گذشته وجود نداشته است، و در کمتر ملتى هم این را مشاهده میکنیم. هر کدام از این مسائل گوناگون اقتصادى و فنى و سیاسى و اجتماعى و مسائلى که احتیاج به دانش و تخصص دارد، اینها را وقتى انسان با مجموعه‌هاى جوان و اهل تحقیق مطرح میکند، مى‌بیند اینها با اعتماد به نفس، میگویند میتوانیم. احساس نمیکنند که عاجزند، ناتوانند؛ احساس میکنند میتوانند. این اعتماد به نفس خیلى ارزش دارد براى یک ملت که احساس کند میتواند؛ چون سالهاى متمادى به ما تلقین میشد که شما نمیتوانید. به ملت ما گفته میشد شما عُرضه ندارید. سیاستمداران کشور، حکام جائرى که بر کشور ما مسلط بودند و غالباً با دشمنان این ملت دستشان در یک جیب و در یک کیسه بود، اینها غالباً به کشور ما، به مردم ما، به جوانهاى ما تلقین میکردند که نمیتوانید؛ زحمت بیهوده نکشید. یعنى باید ما بنشینیم، دیگران تحقیق کنند، پیشرفت پیدا کنند، ما برویم از آنها دریوزگى کنیم، گدائى کنیم، از آنها بگیریم؛ خودمان نمیتوانیم از درون خود بجوشیم. این به ملت ما و جوانهاى ما و نسل ما تلقین میشد و جزو باورهاى این ملت بود.

 در دوران جوانى ما، آنطورى که در جامعه واضح بود، این احساس وجود داشت که ایرانى نمیتواند؛ فرنگى‌ها، اروپائى‌ها، آمریکائى‌ها باید پیش بروند، ما باید دنبال آنها حرکت کنیم و از آنها یاد بگیریم. اینکه ما هم میتوانیم یک راهى را باز کنیم، یک حرکتى را شروع کنیم، یک قلمروى را از قلمروهاى مهم زندگى فتح کنیم، این براى ملت ما یک امر باور نکردنى بود. امروز درست بعکس شده است. جوان ایرانى، هیچ مقوله‌اى از مقوله‌هاى مهم نیست که برایش مطرح بشود و احساس کند که نمیتواند. عرض کردم؛ در مسائل علمى، در مسائل فنى، در مسائل سیاسى، آنچه که براى مجامع اهل تحقیق و پژوهش ما - که عمدتاً هم جوانهاى کشورمان هستند - مطرح میشود، کارها و پیشرفتهاى گوناگونى که مطرح میشود، جوان ایرانى احساس میکند که میتواند. این اعتماد به نفس، چیز بسیار مهمى است. این اعتماد به نفس در مجامع علمى پشتوانه‌اى دارد از اعتماد به نفس ملى؛ آن چیزى که من در چند سال قبل از این مطرح کردم که باید ملت به اعتماد به نفس ملى برسد؛ یعنى احساس کند که همه‌ى کارهاى بزرگ را میشود با اراده، با خواست، با حرکت انجام داد. در هیچ کارى ما عاجز نیستیم. اینها زمینه‌هاى پیشرفت است.

 خوب، ما امسال را عرض کردیم «سال همت مضاعف و کار مضاعف»؛ یعنى همت برتر و کار بیشتر. این تعبیر مضاعف - یعنى چند برابر - شکل آرمانى است. اگر دو برابر هم شد، اگر سه برابر هم شد، اگر ده برابر هم شد، ما قانع نیستیم. اما اینجور هم نیست که اگر یک جائى نتوانستیم دو برابر کار کنیم، یک برابر و نیم توانستیم کار بکنیم، مأیوس شویم؛ نه، مهم این است که همت برترى داشته باشیم از آنچه در گذشته داشتیم، و کار بیشترى بکنیم از آنچه در گذشته میکردیم. این، شعار امسال است. این شعارها نه فقط یک امر نمایشى است، و نه هم اینجورى است که ما خیال کنیم در این سال، این شعار همه‌ى مشکلات کشور را حل خواهد کرد؛ نه، این تشریفاتى نیست، نمایشى نیست؛ این خط روشنى را به ما نشان میدهد.

 سال گذشته ما عرض کردیم: سال اصلاح الگوى مصرف. من همین جا در روز اول سال تصریح کردم: اصلاح الگوى مصرف چیزى نیست که در یک سال بتواند اتفاق بیفتد. سال گذشته را گفتیم سال شروع حرکت به سمت اصلاح الگوى مصرف است. خوب، حرکتى آغاز شد. من نمیتوانم این را بگویم که الگوى مصرف اصلاح شد؛ نه، ما هنوز خیلى فاصله داریم. تا وقتى الگوى مصرف را اصلاح نکنیم، تا وقتى ندانیم آب را چه جور باید مصرف کرد، برق را چه جور باید مصرف کرد، نان را چه جور باید مصرف کرد، پول را چه جور باید مصرف کرد، تا اینها را درست مصرف نکنیم، راه‌هاى مصرف را ندانیم، مشکلات ما به حال خود باقى خواهند ماند. باید ما اصلاح الگوى مصرف را دنبال کنیم. سال 88 مسئولین کارهائى کردند، برنامه‌ریزى‌هائى کردند، تحقیقاتى کردند، اما این کار نباید متوقف بماند. این، جهت را نشان داد؛ معلوم شد که در سال 88 مسئله‌ى اصلاح الگوى مصرف یک مسئله‌ى اساسى است و باید دنبال شود. امسال هم همین است. امسال ما عرض میکنیم همت بیشتر. این همتِ بیشتر مخصوص امسال نیست. همت برتر مخصوص سال 89 نیست. ما باید این را به عنوان یک انگشت نمایشگر راه در مقابل چشم خودمان قرار بدهیم؛ همتمان را نباید کم کنیم. کارهاى بزرگى داریم، اهداف بلندى در مقابل ماست؛ باید همت را بلند داشت تا بتوانیم به آن هدفها برسیم. کار هم باید بیشتر بشود. کار باید متراکمتر بشود تا بتوانیم به آن اهداف برسیم.

 البته سال گذشته، سال مهمى براى کشور ما بود. به نظر من - همان طور که در پیام نوروزى هم به ملت ایران عرض کردم - سال 88، سال ملت ایران بود؛ سال پیروزى ملت ایران بود؛ سال حضور نمایان ملت ایران در عرصه‌هاى عظیم زندگى در نظام اسلام و در کشورمان بود. یک جا در بیست و دوم خرداد چهل میلیون نفر پاى صندوقهاى رأى آمدند؛ یعنى هشتاد و پنج درصد شرکت مردم در انتخابات؛ این چیز بسیار مهمى است. یقیناً حضور مردم در مشروعیت یک نظام نقش دارد. آن کسانى که در غرب، مشروعیت خودشان را اساساً ناشى از حضور مردم میدانند و هیچ عامل دیگرى را در آن دخیل نمیدانند، آنها یک چنین حضورى را الان ندارند. در حدود زمان انتخابات ما، در کشور انگلیس انتخاباتى برگزار شد با حضور تقریباً سى درصد کسانى که میتوانستند رأى بدهند. هشتاد و پنج درصد کجا، سى درصد کجا؟! این حرکت مردمى، این حضور مردمى خیلى اهمیت دارد. تحلیلگران و مفسران سیاسى مسائل دنیا از این چیزها به‌آسانى نمیگذرند. ممکن است در مطبوعاتشان این را منعکس نکنند؛ ممکن است سیاستمدارها در حرفهایشان که تبلیغ میشود، این را بر زبان نیاورند و کتمان کنند؛ اما در دلشان مؤثر است، میفهمند.

 این ملت پاى حرف خود ایستاده است. این یک حرکت عظیم بود از ملتمان. ملت توانستند در تاریخ کشور این را ثبت کنند که بعد از گذشت سى سال از استقرار نظام اسلامى - که نظامى بر پایه‌ى اسلامیت و جمهوریت است و اینها از هم تفکیک‌ناپذیرند؛ آنهائى که این دو را از هم تفکیک میکنند، جمهورى اسلامى را نشناختند - آنچنان پابند به مبانى این نظام هستند که در یک انتخاباتى با این شور و شوق، با این عظمت شرکت میکنند. خوب، این یک حرکت عظیم مردمى بود. در قبال این حرکت، دشمنان ملت ایران نقشه‌هائى داشتند؛ این نقشه‌ها را شروع کردند به عمل کردن. اگر حضور شما مردم در انتخابات بیست و دوى خرداد سال 88 یک حضور ضعیفى بود، اگر به جاى چهل میلیون، مثلاً سى میلیون شرکت کرده بودید، به احتمال زیاد دشمنان شما موفق میشدند. نقشه‌هائى از پیش طراحى شده بود. من کسى را متهم نمیکنم؛ اما هندسه‌ى کار دشمن را میشناسم، مى‌بینم، آن را تشخیص میدهم؛ نمیتوانم آن را انکار کنم. هندسه‌ى کار دشمن، یک هندسه‌ى مشخصى بود. نظیر این کار را در جاهاى دیگر هم کردند. وقتى قدرتهاى مستکبر بین‌المللى از یک نظامى ناراضى و ناخشنود باشند، یکى از راه‌هائى که یافتند و عمل کردند، این است که منتظر یک فرصت انتخابات بشوند، بعد در آن فرصت انتخابات، اگر کسانى که مورد رضاى آنها نیستند، بر سر کار آمدند، و آنهائى که آنها میخواهند، بر سر کار نیامدند، آن وقت با یک حرکت نمایشىِ مردمى، اوضاع را برگردانند؛ با شعارهائى گروهى از مردم را توى صحنه بکشانند، با فشار در صحنه‌ى خیابانها، آن چیزى را که با قانون به دست آمده است، با خشونت دگرگون کنند. این یک نقشه‌ى شناخته شده است. اگر ملاحظه میکنید که حوادثى که بعد از انتخابات پیش آمد، در ذهن مردم، در ذهن تحلیلگران مستقل و صادق و تیزبین، منتسب به عوامل خارجى و بیرونى میشوند، ناشى از این است. اگر کسى هیچ خبرى هم از پشت پرده نداشته باشد، اطلاعاتى که افراد صاحب اطلاع به دست مى‌آورند، اگر این اطلاع هم در دسترس نباشد، انسان شکل کار را که نگاه میکند، میفهمد که این کار، کار دشمنان ملت است؛ کار بیگانگان است. انتخاباتى انجام میگیرد، یک حرکت قانونى اتفاق مى‌افتد، یک نتیجه‌اى هم با خود به دنبال مى‌آورد؛ این نتیجه را  به زور خشونت بخواهند عوض کنند. یک عده‌اى را بکِشند توى صحنه؛ احیاناً اگر اقتضاء شد، خشونت هم بکنند، آتش‌سوزى هم راه بیندازند، بانک هم آتش بزنند، اتوبوس هم آتش بزنند، براى اینکه نتائج قانونى را برگردانند. خوب، این حرکتى است که هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است. پیداست این حرکت، حرکت هدایت شده‌اى از طرف بیگانگان است. یک چنین اتفاقى را میخواستند در کشور پیش بیاورند.

 آزمون مهمى بود براى کشور. من به شما عرض بکنم، آزمون مهمى بود؛ هم عبرتهاى زیادى داشت، هم درسهاى زیادى داشت؛ و در این آزمون، ملت ایران پیروز شد. آنها میخواستند مردم را تقسیم کنند به یک گروه اقلیت، به یک گروه اکثریت؛ یک گروهى که برنده‌ى انتخابات است، یک گروه هم که در انتخابات به نتیجه‌ى مطلوب خود دست پیدا نکرده، اینها را در مقابل هم قرار بدهند. ملت را دوپارچه کنند؛ یک عده اغتشاشگر هم وارد میدان بشوند و با ایجاد اغتشاش، جنگ را در داخل کشور مغلوبه کنند، جنگ داخلى راه بیندازند؛ امیدشان این بود. اما ملت هوشیارى به خرج داد. شما دیدید در روز انتخابات، مردم به دو گروه سیزده چهارده میلیونى، و بیست و چهار پنج میلیونى تقسیم شدند؛ اما بعد از گذشت مدتى نه چندان بلند، همین دو گروه با هم یکى شدند و در مقابل شورشگران و اغتشاشگران و خرابکاران ایستادند. بیدارى ملت را انسان اینجا میشود بفهمد. میخواستند بین مردم اغتشاش ایجاد کنند. بدخواهانى که سى سال است علیه این انقلاب و علیه این مردم هر کارى توانستند، کردند، اینها هم فرصت را مغتنم شمردند و با تبلیغاتِ خودشان وارد میدان شدند. بیش از این، کارى نمیتوانستند بکنند. اگر آمریکائى‌ها و انگلیسى‌ها و صهیونیستها میتوانستند نیرو وارد خیابانهاى تهران بکنند، یقین بدانید میکردند. اگر برایشان امکان داشت که با حضور وابستگان و مزدوران خودشان از خارج، عرصه را آنچنان که میخواهند، هدایت کنند، میکردند. منتها میدانستند که این کار به ضررشان تمام میشود. تنها کارى که میتوانستند بکنند، این بود که در صحنه‌ى تبلیغات، در صحنه‌ى سیاست جهانى، از آشوبگر، از اغتشاشگر حمایت کنند. رؤساى جمهور کشورهاى مستکبر در این قضیه وارد میدان شدند؛ اغتشاشگران خیابانى و خرابکارانى را که با آتش زدن میخواهند موجودیت خودشان را نشان بدهند، ملت ایران نامیدند؛ شاید بتوانند اوضاع را آنچنان که طبق میل خودشان است، در افکار عمومى دنیا و کشورمان تصویر و ترسیم کنند؛ اما شکست خوردند.

 قوى‌ترین و آخرین ضربه را ملت در روز نهم دى و بیست و دوى بهمن وارد کرد. کار ملت ایران در بیست و دوم بهمن، کار عظیمى بود؛ نُه دى هم همین جور. یکپارچگى ملت آشکار شد. همه‌ى کسانى که در عرصه‌ى سیاسى به هر نامزدى رأى داده بودند، وقتى دیدند دشمن در صحنه است، وقتى فهمیدند اهداف پلید دشمن چیست، نسبت به آن کسانى که قبلاً به آنها خوشبین هم بودند، تجدید نظر کردند؛ فهمیدند که راه انقلاب این است، صراط مستقیم این است. در بیست و دوى بهمن، ملت همه با یک شعار وارد میدان شدند. خیلى تلاش کردند، شاید بتوانند بین ملت دودستگى ایجاد کنند؛ اما نتوانستند. و ملت ایستاد؛ این پیروزى ملت بود. از بیست و دوم خرداد تا بیست و دوم بهمن - هشت ماه - یک فصل پرافتخار و پرعبرتى براى ملت ایران بود؛ این یک درس شد. آگاهى جدیدى به وجود آمد. فصل تازه‌اى در بصیرت ملت ایران گشوده شد. این یک زمینه‌ى بسیار مهمى است. باید بر اساس این زمینه، حرکت کنیم.

 حالا همت برتر و کار بیشتر، همت مضاعف و کار مضاعف بر این اساس باید انجام بگیرد. عرصه‌هاى گوناگونى وجود دارد. ما نباید بگذاریم وقت بگذرد. هر سالى از سالهائى که دوران انقلاب گذرانده است، و در هر سالى هر ماهى، و در هر ماهى هر روزى، وزن و مقدارى دارد، ارزشى دارد؛ نباید این را از دست داد. ممکن است در هشت ماه از سال 88 که اشتغالات فتنه‌انگیزان بعضى از ذهنها را به خود مشغول کرد، برخى از کارها نیمه‌کاره مانده باشد؛ باید جبران بشود. باید حرکت، یک حرکت سریعى باشد. عرصه‌هاى گوناگونى وجود دارد: عرصه‌ى علم و تحقیق در درجه‌ى اول، دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتى در همه‌ى زمینه‌ها، علوم تجربى، علوم انسانى در همه‌ى بخشهائى که براى کشور مورد نیاز است، بایستى همتشان را در تحقیق و علم افزایش بدهند؛ مراحل دورترى را در مقابل چشمشان و مد نظرشان قرار بدهند؛ کار را باید متراکمتر کنند.

 من عرض کردم؛ باید جوانان ما همتشان این باشد که با گذشت یکى دو دهه‌ى دیگر، کشورشان را یک مرجع علمى براى دانشمندان جهان قرار بدهند. پس این شد همت مضاعف و کار مضاعف در عرصه‌ى علم و تحقیق.

 همت مضاعف و کار مضاعف در استفاده‌ى بهینه از منابع موجود کشور و امکاناتى که وجود دارد. از همه‌ى آن چیزهائى که میتواند براى سازندگى کشور در دورانهاى آینده مورد استفاده قرار بگیرد، یا زندگى عمومى مردم را رفاه و رونق ببخشد، باید حداکثر استفاده بشود؛ یعنى همان چیزى که یکى از ارکانش اصلاح الگوى مصرف است. از آب در کشور استفاده‌ى بهینه بشود. ما امروز از آب در کشور استفاده‌ى بهینه نمیکنیم. سال گذشته که بنده مسئله‌ى اصلاح الگوى مصرف را مطرح کردم، پژوهشگران کشورمان تحقیق کردند، به ما اطلاع دادند که اگر آبى که در کشور مصرف میشود، ده درصد آن صرفه‌جوئى شود، این ده درصد به قدر تمام استفاده‌اى است که امروز براى شرب خانگى و براى صنعت مورد استفاده قرار میگیرد. امروز نود درصد آب کشور در بخشهاى کشاورزى مصرف میشود - مصرف غلط، مصرف اسراف‌آمیز - ده درصد دیگر براى آب شرب و براى صنعت و براى مصارف گوناگون به کار میرود. یعنى اگر در کار کشاورزى ما ده درصد صرفه‌جوئى کنیم، مقدار مصرف شرب و صنعت و امثال اینها به دو برابر خواهد رسید؛ اینقدر مسئله مهم است. مسئله‌ى مصرف برق و مصرف حاملهاى انرژى - بنزین، گازوئیل - هم مهم است. این لایحه‌ى هدفمند کردن یارانه‌ها که مطرح شده است، ناظر به این مسائل است؛ لایحه‌ى بسیار مهمى است.

 من همین جا در حضور شما مردم عزیزمان توصیه میکنم؛ هم به قوه‌ى مجریه، هم به قوه‌ى مقننه، که در این مسئله‌ى مهم باید با هم همکارى کنند، باید به هم کمک کنند. از یک طرفِ قضیه، نگاه به قوه‌ى مجریه است - که بار بر دوش قوه‌ى مجریه است؛ دولت بایستى اقدام کند، عمل کند؛ پس همه‌ى دستگاه‌هاى دیگر، از جمله دستگاه قانونگذارى باید به دولت کمک کنند - از طرف دیگر هم دولت بایستى آن چیزى که قانونى است و مراحل قانونى را گذرانده است، معتبر بداند و بر طبق آن عمل کند. بنابراین دولت، مجلس - قوه‌ى مجریه، قوه‌ى مقننه - در این کار دوشادوش هم حرکت کنند، به هم کمک کنند و با هم باشند؛ «ید اللَّه مع الجماعة». وقتى با هم بودند، خدا هم کمک خواهد کرد. بنابراین استفاده‌ى بهینه از امکانات و منابع موجود کشور و بهره‌ورى مهم است؛ بهره‌ورى بیشتر از آنچه که داریم و آنچه که بسیارى از آنها متأسفانه مورد اسراف و استفاده‌ى غلط قرار میگیرد.

 همت مضاعف و کار بیشتر در کیفیت بخشیدن به تولیدات داخلى؛ یکى از کارهاى اساسى این است. ما امروز تولیدات داخلى زیادى داریم؛ هم در زمینه‌ى صنعت، هم در زمینه‌ى کشاورزى؛ باید به کیفیت اینها اهمیت بدهیم، کیفیت اینها را بالا ببریم. باید جورى باشد که مصرف‌کننده احساس کند آنچه که در کشورش تولید میشود، به دست کارگر ایرانى تولید میشود، از لحاظ کیفیت، یا بهتر از نوع خارجى است یا لااقل همسطح آن است.

 همت مضاعف و کار مضاعف در تأمین سلامت. مسئله‌ى سلامت، هم در برنامه‌ى پنجم باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد، هم در برنامه‌ریزى‌هاى گوناگون اجرائى در دستگاه‌هاى مختلف. یک بخش از مسئله‌ى تأمین سلامت، مسئله‌ى ورزش همگانى است؛ که بنده بارها توصیه کردم، باز هم توصیه میکنم. ورزش همگانى براى همه لازم است. نشاط، سلامت، آمادگى، حوصله‌ى کار، در سایه‌ى ورزش عمومى و همگانى براى جامعه تأمین میشود.

 همت مضاعف و کار مضاعف در سرمایه‌گذارى، در کارآفرینى. بسیارى از کسانى که سرمایه دارند، پول دارند، درآمدهاى کلانى دارند، نمیدانند این درآمدها را چگونه باید صرف کنند. اینجا هم باز همان اصلاح الگوى مصرف خود را نشان میدهد. پول را به جاى سرمایه‌گذارىِ تولیدى، صرف تجملات میکنند؛ سفرهاى خارجى بیهوده، بى‌ثمر، پرخرج و احیاناً فسادآور، بهانه براى تغییر وسائل خانه، وسائل زندگى؛ این چیزها یک حرکت مسرفانه است نسبت به ثروت. میشود پول را، درآمد را سرمایه‌گذارى کرد. امروز وسائل این کار فراهم است. با فعال شدن بورسهائى که در کشور هست، میتوان سرمایه‌گذارى کرد. همه میتوانند آنچه را که دارند، در سرمایه‌گذارى‌ها دخالت بدهند.

 یکى از مسائل مهم که همت مضاعف و کار مضاعف میطلبد، مسئله‌ى تولید فکر است؛ کتابخوانى، افزایش معلومات عمومى در زمینه‌هاى گوناگون. این کرسى‌هاى آزاداندیشى که ما عرض کردیم، پیشنهاد کردیم در دانشگاه‌ها و در حوزه‌ها به راه بیفتد، میتواند یک جریان سیال فکرىِ بسیار باارزشى را در جامعه به راه بیندازد.

 و از همه مهمتر، همت مضاعف و کار مضاعف در مبارزه‌ى با فقر، در مبارزه‌ى با فساد، در مبارزه‌ى با بى‌عدالتى. اینها چیزهائى است که ما در پیش روى خودمان داریم. ملت، دولت و مسئولان باید تلاش کنند.

 البته چالشهائى هم داریم، موانعى هم داریم. ما ملتى نیستیم که در دنیا هیچ کس با ما دشمنى نداشته باشد. آن ملتهائى دشمن ندارند که ارزش وجودى ندارند. ملتى که راهى دارد، هدفى دارد، کارى دارد، تلاشى میکند، دشمنانى هم پیدا میکند. البته دشمن داریم تا دشمن. دولت آمریکا هم در دنیا خیلى دشمن دارد؛ اما دشمن دولت آمریکا کیست؟ ملتها. ملتهایند که متنفرند، مکدّرند، از دولت آمریکا بدشان مى‌آید. چرا؟ به خاطر اینکه دولت آمریکا سابقه‌ى تجاوز و تعرض به کشورها از پنجاه سال، شصت سال قبل از این تا امروز در پرونده‌اش ثبت شده است. در طول پنجاه سال گذشته، دولت آمریکا نزدیک به شصت کشور را مورد تجاوز نظامى خودش قرار داده؛ این شوخى است؟ این کم است؟ خوب، پس او هم دشمن دارد، نظام جمهورى اسلامى هم دشمن دارد. دشمن نظام جمهورى اسلامى کیست؟ دولتهاى مستکبر، سرمایه‌دارهاى صهیونیست، دشمنان بشر، دستگاه‌هاى جاسوسى غدار و سفاک. بنابراین دشمن هست؛ این دشمنان فعالیت میکنند، تلاش میکنند.

 ملت و مسئولان کشور باید هوشیار باشند؛ محاسبه‌ى این دشمنى‌ها را بکنند؛ در مقابله‌ى با این دشمنى‌ها، با تدبیر و با شجاعت عمل کنند. هم تدبیر لازم است، هم شجاعت لازم است. اگر شجاعت وجود نداشته باشد، در مقابل ابهت و هیبت و چهره‌ى عبوس دولتهاى مستکبر، کسى دل خود را ببازد، قطعاً شکست‌خورده است. دولتهاى مستکبر یکى از کارهایشان همین تشر زدن است؛ چهره‌ى عبوس گرفتن است؛ حق را ناحق کردن است. در مقابل اینها اگر شجاعتى وجود نداشته باشد، مسئولان کشور اگر نتوانند در مقابله‌ى با این حرکتهاى نمایشىِ خصمانه و مستکبرانه روى پاى خودشان بایستند، قطعاً کلاهشان پس معرکه است؛ هم خود شکست میخورند، هم ملت را به شکست میکشانند. بنابراین شجاعت لازم است.

 تدبیر هم لازم است. تدبیر یعنى آگاهى از آنچه که در برنامه‌ى دشمن است، و تصمیم درست و بجا در مقابله‌ى با آن. دشمن به شکلهاى مختلفى ظاهر میشود. شما امروز ملاحظه کنید؛ در مقابل ملت ایران و نظام جمهورى اسلامى، صهیونیستها هستند، دولت آمریکا قرار دارد؛ گاهى لباس گرگ میپوشند، گاهى لباس روباه میپوشند؛ گاهى چهره‌ى خشن و خصمانه‌ى خودشان را نشان میدهند، گاهى چهره‌ى فریبگرانه نشان میدهند؛ باید متوجه بود.

 من سال گذشته، روز اول سال، در همین اجتماع عظیم به شما مردم عزیز گفتم: در مقابل اظهاراتى که رئیس جمهور جدید ایالات متحده‌ى آمریکا میکند و میگوید ما دست دوستى را دراز میکنیم، با نگاه تیزبین مسئله را دنبال خواهیم کرد. ما نگاه میکنیم ببینیم آیا واقعاً دست دوستى است؟ آیا واقعاً نیت، نیت دوستانه است یا نیت خصمانه در قالب الفاظ فریبگر؟ این براى ما خیلى مهم است. پارسال گفتم اگر در زیر دستکش مخملى، دست چدنى و پنجه‌ى چدنى باشد، ما دستمان را دراز نمیکنیم؛ دوستى را قبول نمیکنیم. اگر با لبخندى که زده میشود، خنجرى در پشت پنهان شده باشد، ما حواسمان جمع است. متأسفانه آنچه که اتفاق افتاد، همان چیزى بود که حدس زده میشد. دولت آمریکا و همین تشکیلات جدید و رئیس جمهور جدید، با همه‌ى ادعاى علاقه‌مندى به روابط عادلانه و صحیح، که نامه هم نوشتند و پیغام هم دادند و در بلندگوها هم گفتند و در مجالس خصوصى هم تکرار کردند که ما میخواهیم با جمهورى اسلامى روابطمان را عادى کنیم، متأسفانه در عمل عکس این عمل کردند. در همین قضایاى هشت ماه بعد از انتخابات، بدترین موضع را گرفتند. رئیس جمهور آمریکا اغتشاشگران و خرابکاران خیابانى را به عنوان جنبش مدنى معرفى کرد! آتش زدن بانک، آتش زدن اتوبوس، کتک زدن عابر بى‌گناه و بى‌خبر، کتک زدن خواهر و مادر شهید به خاطر اینکه چادر بر سر دارد، آتش زدن موتورسیکلت جوان چون محاسن دارد، اینها جنبش مدنى است؟! شما دم از حقوق انسان میزنید، دم از دموکراسى میزنید، اما حرکت عظیم مردم را در انتخاباتشان، در انتخابشان، در حضورشان در صحنه نمى‌بینید و ندیده میگیرید؛ طرف یک عده اخلالگر و اغتشاشگر را میگیرید؟! این را جنبش مدنى اسم میگذارید؟! خجالت نمیکشید؟! ادعا میکنند که ما طرفدار حقوق بشریم، احساس مسئولیت نسبت به حقوق بشر میکنیم! شما در موقعیتى نیستید که با کسى درباره‌ى حقوق بشر بحث کنید. شما در کدامیک از اقدامات خودتان در این چند سال نسبت به گذشته تغییر ایجاد کردید؟ در افغانستان کشتار را کم کردید؟ در عراق دخالتتان را کم کردید؟ از کشتار فاجعه‌آمیز مردم در غزه و کشتن کودکان حمایت نکردید که ادعاى طرفدارى از حقوق بشر میکنید؟

 من امروز بار دیگر اعلام میکنم؛ دولتهائى که با حالت استکبارى، با روحیه‌ى استکبارى بخواهند با ملت ایران و با مسئولین جمهورى اسلامى مواجه بشوند، بدانند از سوى ملت ایران و از سوى مسئولین جمهورى اسلامى محکوم و مردود هستند. شما نمیتوانید دم از میل به صلح و دوستى بزنید، اما در همان حال توطئه بکنید، فتنه بکنید؛ به خیال خودتان بخواهید به نظام جمهورى اسلامى ضربه بزنید.

 ملت بیدار است، مسئولین بیدارند. تدبیر این است که رفتار خصم را انسان زیر نظر بگیرد، ببیند چه میخواهند بکنند. نه در لباس گرگ، نه در لباس روباه، از چشم ملت ایران نبایستى اینها پوشیده و مخفى بمانند، ناشناخته بمانند. ملت ایران بایستى هوشیارانه تصمیم بگیرند، و ما ان‌شاءاللَّه به توفیق الهى هوشیارانه تصمیم میگیریم. ما منافع ملت خود را در مقابل تشر و اخم دشمنان، هرگز رها نخواهیم کرد. آنچه را که در راه پیشرفت این ملت لازم است، اقدام میکنیم و مطمئنیم و میدانیم که این ملت پیروز است؛ همچنان که در این سى سال پیروز بوده است. دشمنان ما در این سى سال آنچه با ملت ایران انجام داده‌اند، شکست خوردند؛ نتوانستند به نظام جمهورى اسلامى ضربه و لطمه بزنند؛ نتوانستند مردم را از نظام جدا کنند. بعد از این هم همین خواهد بود. بعد از این هم به توفیق الهى، به حول و قوه‌ى الهى، سرنوشت ملت ایران پیروزى و پیشرفت است؛ سرنوشت دشمنان ملت ایران، شکست و عقب‌ماندگى است.

 پروردگارا! قدمهاى ما را در صراط مستقیمِ ایمان به خدا و به قرآن و به آئین مقدس اسلام، ثابت‌قدم بدار. پروردگارا! دلهاى ما را از توجه و تضرع در مقابل خودت هرگز غافل مفرما. پروردگارا! ما را از دعاى حضرت بقیةاللَّه (ارواحنا فداه) محروم مکن. پروردگارا! این ملت را، این جوانان را، این دلهاى پرشور و پرانگیزه را همواره مورد لطف و تفضل خود قرار بده. پروردگارا! روزبه‌روز پیوندهاى برادرى میان این ملت و ملتهاى مسلمان را مستحکم‌تر بفرما؛ کید دشمنان را باطل بفرما.

والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‌



شنبه 24 اسفند 1392برچسب:, :: 7:9 قبل از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

 

 

آقا جان نگرانیم

راستش را بخواهی از رابطه ی با آمریکا ناراحتیم ولی شما را نمی دانیم
ناراحتی ما مهم نیست اگر شما خوشحال باشید ما هم خوشحالیم

آقا جان نگرانیم

ما تا آخرین قطره ی خون خود ایستاده ایم
اما نه جلوی شما و نه پشت سر شما
دوشادوش شما

آقا جان نگرانیم

نکند که تنهایید همچون حسن ابن علی (ع)
نکند ما شما را تنها گذاشته ایم

آقا جان نگرانیم ، نکند جام زهری در کار است ...
اگر هم هست آماده ی نوشیدنش هستیم
ازتو به یک اشاره از ما به سر دویدن



درباره وبلاگ

این وبلاگ در موضوعات فرهنگی و اجتماعی و سیاسی فعالیت می کند.
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان وبلاگ پایگاه حضرت امام خمینی(ره)شیرآب







آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 333
بازدید کل : 134966
تعداد مطالب : 80
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->